سبیل بابابزرگ از اولش بزرگ بود. اما از وقتی خبرنگاران تلویزیون و روزنامه ها از سبیلش گزارش تهیه کرده اند، سبیل با سرعت زیادی رشد می کند. با این سبیل غول پیکر، زندگی بابابزرگ به قدری سخت شده که او دیگر نمی تواند راحت توی خیابان راه برود. نمی تواند راحت وارد خانه شود و حتی بخوابد. راهی جز کوتاه کردن سبیل نیست. اما شخص اصلی رمان ما، نوه او، نقشه بهتری دارد. البته او در این راه با دوستانش همراه است.