سه شنبه ها با موری کتابی جذاب و دوستداشتنی نوشته میچ آلبوم نویسنده محبوب امریکایی است. این کتاب بر اساس واقعیت زندگی یک استاد و شاگرد 37 وی نوشته شده است. کتاب سه شنبه ها با موری اولینبار در سال 1997 چاپ شد و بعد از آن در سراسر دنیا ترجمه و منتشر شد. حال که قرار است به نقد کتاب سه شنبه ها با موری بپردازیم بیاید ابتدا درباره نویسنده این کتاب صحبت کنیم.
نویسند کتاب سه شنبه ها با موری
میچ آلبوم یک روزنامهنگار، نویسنده، فیلمنامهنویس، مجری رادیو و روزنامهنگار است که در سال 1958 متولد شد. این نویسنده سالهای زیادی است که رمانهای مختلفی را نوشته که محبوبیت ویژهای نیز دارند اما کتاب سه شنبه ها با موری معروفترین کتاب میچ آلبوم است که توانست فروش شگفتانگیزی برای این نویسنده داشته باشد.
خلاصه کتاب سه شنبه ها با موری
گفتیم که این کتاب زیبا بر اساس واقعیت موجود در زندگی نویسنده کتاب و استادش نوشته شده است. این کتاب با گفتن یک خاطره از راوی داستان که در ارتباط با برگزاری کلاسی با موری است شروع میشود.
در این کتاب کلاس درس گفته شده با سایر کلاسها متفاوت بوده و بهجای کتاب و نمره درباره زندگی بحث و صحبت میشود و واقعاً کدام کلاس درس در دنیا بهتر از کلاسی است که شاگردان با زندگی و هستی در آن آشنا شوند. در این کلاس موری تمام تجربیاتی را که در 60 سال زندگی کسب کرده در اختیار شاگردان خود میگذارد.
آغاز قصه در کتاب سه شنبه ها با موری
این داستان با تعریف شرایط زندگی استاد موری شروع میشود و میگوید که وی به بیماری آسم و als مبتلا شد. بیماری کشنده که مهلک سیستم عصبی است و لاعلاج بوده و در قدیم درمانی برای آن وجود نداشته است. با اینکه در زمانی که این مشکل موری را درگیر میکند که علم پزشکی همانند امروز پیشرفت شگرفی نداشته است موری خیلی راحت با بیماریاش کنار میآید.
نویسنده این بعد از اطلاع از بیماری استاد خود با اینکه دغدغههای زیادی داشت تصمیم به دیدار استاد خود میگیرد و همین مورد شروعی میشود برای دیدارهای هفتگی که در این کتاب درباره 14 سهشنبه از یک کلاس خصوصی شاگرد با استاد صحبت میشود.
جالب است بدانید تمامی جلسات برگزار شده همانند کلاسهای برگزار شده در دانشگاه است با این تفاوت که دغدغه نمره، کتاب و امتحان در این قسمت مطرح نیست. در هر جلسه از این داستان به بررسی یکی از مسائل دنیا مانند کار، خانواده، اجتماع، پیری، بخشش و مرگ اختصاصدادهشده است.
در این کتاب با بیان هر مورد و بررسی دقیق آن موری راهحل، نظرات مثبت و جذابی را ارائه میدهد. استاد این داستان معتقد است انسانها باری زندگی به عشق و محبت یکدیگر نیاز دارند. این واقعیت در زندگی تمام افراد وجود دارد اما به دلیل دغدغههای زیاد و شرایطی که هم اکنون افراد دارند این مورد را فراموش کردهاند.
سه شنبه ها با موری
درسهای کتاب سه شنبه ها با موری
در این کتاب به ما یادآوری میشود که عمر کوتاه است و باید از زندگی خود نهایت لذت را ببریم؛ در این دوران باید با حسرتها و مشکلات به بهترین شکل کنار آمده و مسیر زندگی را با لذت سپری کنیم. برخی از درسهای مهم این کتاب عبارتند از:
مرگ
یکی از مهمترین مبحثهای کتاب سه شنبه ها با موری مرگ است؛ این مبحث بهقدری اهمیت دارد که در اکثر بحثهایی که به نقد کتاب سه شنبه ها با موری پرداخته شده، بیان شده است. در این کتاب ترس از مرگ موضوعی است که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در متن کتاب بارها به آن اشاره شده است.
همانطور که گفتیم موری در دوران زندگی خود با بیماری و مرگ دستوپنجه نرم میکرده است و توانسته با این موضوع کنار بیاید و واقعیت زندگی را میپذیرد. در این کتاب به این مورد نیز اشاره میکند که تقریباً تمامی ما مرگ را باور داریم اما هر یک از ما استثناپنداری داریم و فکر میکنیم جوانی برای ما است و مرگ قرار نیست به سراغ ما بیاید.
موری در یک جمله در این کتاب میگوید: “همه میدانند که خواهند مرد، اما آن را باور ندارند اما راه بهتری هم وجود دارد. باور کردن مرگ و آمادهکردن خودت برای آن، در هر لحظه. این بهتر است. روشی که به حق میتواند تو را در طول زندگیت کاملاً درگیر زیستن بکند.”
در قسمتی از این کتاب موری در کنار پنجرهای که در اتاقش قرار دارد نشسته و به گلهای ختمی نگاه میکند که بهمرورزمان پژمرده شده و گلبرگهای آن به زمین میافتد. همین صحنه ساده روزمرگیها و زندگی را به ما نشان داده و یادآوری این است که خود را برای مرگ آماده کنیم.
همچنین در این کتاب به این مورد اشاره میشود که بسیاری از افراد از پیری به دلیل نزدیک شدن به مرگ فرار میکنند و این در حالی است که پیری در کنار تمامی جوانب منفی، جنبههای مثبتی نیز دارد و آنها کسب دانش و رشد هستند؛ زمانی که انسان بداند روزی قرار است بمیرد؛ تلاش میکند تا زندگی بهتری داشته باشد.
توقف دنبالکردن کارها و مسائل اشتباه
حال که تصمیم به نقد کتاب سه شنبه ها با موری گرفتهایم و میخواهیم با خواندن آن تغییراتی در زندگی خود داشته باشیم، بیاید روراست باشیم! اکثر ما به دنبال پول و شهرت هستیم و این دو مورد را جز هدفمندترین ارزشهای زندگی میدانیم. بدیهی است که حضور در رسانههای اجتماعی در زندگی مردم نقش و تأثیر زیادی دارد؛
این مورد باعث شده است که بسیاری از افراد دوستان و خانواده خود را نادیده گرفته و فقط به مادیات توجه کنند. بر اساس مطالعات روانشناسی مشخص شد افرادی که با اعضای خانواده و دوستان خود ارتباط بهتری دارند زندگی شادتری نیز تجربه میکنند. انسان موجودی اجتماعی است و حضور وی در کنار عزیزان آرامش و خوشبختی ای را به همراه دارد که هیچ پولی نمیتواند جایگزین آن باشد.
درنظرگرفتن مسائل ارزشمند
در سهشنبهای دیگر موری به این مورد اشاره میکند که افراد باید فرهنگ خود را مشخص کرده و بر اساس آن پیش بروند. واقعیتی که وجود دارد این است که اکثر مردم همان فرهنگی که در جامعه وجود دارد را انتخاب کرده و بر اساس آن پیش میروند درصورتیکه فرهنگی که در اجتماع وجود دارد افراد را از بسیاری موارد ارزشمند دور کرده و به سمت مسائل پوچ و بیارزش میبرد.
فرهنگی که در جامعه وجود دارد بهصورت مداوم به ما یادآوری میکند که بهاندازه کافی خوب نیستیم و باید بتوانیم از نظر مالی در جایگاه بهتری قرار بگیریم و در ادامه این مورد را به ما گوشزد میکند که حتی زمان رسیدن به آن جایگاه موردنظر همچنان تلاش بر این داریم که منابع مالی خود را تقویت کنیم.
در بخشی از این کتاب نیز میگوید: “اگر میخواهی برای آدمهای طبقه بالا پز بدهی، زحمت نکش. آنها همیشه با چشم حقارت به تو نگاه میکنند. اگر هم میخواهی برای زیردستهایت پز بدهی باز هم زحمت نکش؛ چون فقط حسودیشان را تحریک میکنی. این نوع شخصیت کاذب تو را به جایی نمیرساند.
فقط قلب باز است که به تو اجازه میدهد در چشم همه یکجور باشی. انگار هرکسی یکجور عجله دارد. مردم در زندگیشان معنی و مفهوم پیدا نکردهاند، پس بیستوچهارساعته به دنبال آن میدوند. اتومبیل جدید، خانه جدید، شغل جدید و در نهایت متوجه میشوند که این چیزها هم بیمعنی و پوچ هستند و به همین خاطر دوباره شروع به دویدن میکنند تا چیزهای بیشتری به دست بیاورند.”
عاشق خود بودن
از دیگر درسهای مهمی که در این کتاب به آن اشاره میشود این است که عاشق خود باشیم و خود را از اشتباهات عفو کنیم. در این کتاب به ما یاد میدهد که خود و دیگران را راحت بخشیده و جوری عاشق خود باشیم که انگار آخرین روزهای عمر خود را سپری میکنیم.
بسیاری از ما از اشتباهات و تقصیرات دیگران سخت میگذاریم و حتی شاید نتوانیم دیگران را ببخشیم اما اکثر مردم تمایل زیادی به کینهورزی دارند و هیچ زمانی نمیتوانند بهصورت کامل خوشحال باشند؛ این در حالی است که یکی از ارزشمندترین بخشهای زندگی خوشحالی است.
موری در یکی از این سه شنبه ها روشها بخشیدن دیگران را آموزش میدهد. او به میچ آلبوم میآموزد که بخشیدن دیگران تأثیری در زندگی ما ندارد اما چشمانداز خوبی را برای آینده دارد. در این کتاب میخوانیم که باید برای تمامی کارهایی که انجام دادیم و کارهایی که بهتر بود انجام نمیدادیم ببخشیم.
در این بخش به این مورد نیز اشاره میشود که اکثر ما برخی از کارها مانند وقت گذراندن کنار خوانده و کمک به همنوعهای خود را به تعویق میاندازیم و فکر میکنیم زمان زیادی برای این کارها وجود دارد؛ درحالیکه زمان رفتن از این دنیا خیلی زود میرسد و ما تا به خودمان میآییم میبینیم که فرصتی برای ما نمانده است.
مهربانی
در یکی از سه شنبه های داستانی دیگر موری شوارتز به شاگردان یاد میدهد که زمانی که ما میمیریم بدن ما مرده ولی این روابط، دوستان جای پای خوبی که از خود میگذاریم باقیمانده است. درصورتیکه شما موفق به کمککردن به شخصی شوید جایگاهی ماندگار و فراموشنشدنی در قلب او خواهید ساخت؛
میزان کمک شما به افراد مهم نیست در واقع با این کار شما جاودانه میشوید. تا زمانی که انسانها یکدیگر را دوست داشته باشند و عشق و احترام را به یکدیگر یادآوری کنند؛ مردن باعث نمیشود که از قلب و خاطرات یکدیگر پاک شوند. عشقی که انسانها در وجود یکدیگر زنده میکنند تا سالها خواهد ماند و حتی بعد از مرگ نیز در قلب این افراد زندگی خواهیم کرد.
این را میدانیم که انسانها با یکدیگر تفاوت دارند و وظیفه ما این است که تفاوتهای یکدیگر را درک کرده و به آنها احترام بگذاریم. محبت، مهربانی و پذیرش یکدیگر از مهمترین مسئولیتهایی که است که هر فرد به عهده دارد. اگر به این موردتوجه گنیم و به ان پایبند باشیم دنیا بدون شک جای زیباتر و بهتری خواهد شد. بهصورت خلاصه موری در یکی از این سه شنبه ها مهربانی را بهعنوان یکی از وظایف انسانها بیان میکند.
غنیمت شمردن سکوت و تنهایی
آخرین درس این کتاب از اهمیت سکوت و تنهایی صحبت میکند. در این قسمت موری میگوید هر فرد باید قدر تنهایی و سکوت خود را بداند. اکثر انسانها از سکوت فرار میکنند و تمایل دارند خود را در جمعهای مختلفی قرار دهند و با سروصدا زندگی کنند و این در حالی است که سکوت یکی از زیباترین هدایایی است که خداوند به انسان داده و باید نهتنها قدر آن را بدانیم بلکه با تمامی وجود آن را بپذیریم.
مدیتیشن یکی از بهترین فعالیتهایی است که افراد میتوانند برای مغز خود در نظر بگیرند. ما در سکوت و تنهایی به درون خودمان میرویم و از دنیای درون خود لذت میبریم؛ افرادی که به این جایگاه برسند میتوانند حال خود را خوب کرده و به بهترین شکل به مشکلات کنار بیایند.
سه شنبه ها با موری
سخن آخر نقد کتاب سه شنبه ها با موری
در این بخش به بررسی نقد کتاب سه شنبه ها با موری پرداختیم. درباره نویسنده و محتوای این کتاب بهصورت خلاصه صحبت کردیم. این کتاب یکی از بهترین کتابهایی است که میتواند کمک کند در زندگی سنجیدهتر و هوشمندانهتر رفتار کرده و همچنین زندگی آرام، شاد و ارزشمندتری را تجربه کنیم.
نکات زیادی در این کتاب گفته شده که شاید با یکبار خواندن آن متوجه نشوید و نیاز باشد بارها این کتاب شیرین را بخوانید اما اگر اهل مطالعه هستید بدون شک این کتاب میتواند یکی از بهترین کتابهایی باشد که میخوانید.