مسابقه کتاب تل آویو سقوط کرد با استفاده از این کتاب و با 100 میلیون ریال جایزه از 22 اردیبهشت 1403 در حال برگزاری است.
معرفی کتاب تل آویو سقوط کرد
کتاب تل آویو سقوط کرد؛ ندای واحد ۱۰۰۱، رمانی با چاشنی کرامت انسانی، امروز پرده از سناریوی اولش برمی دارد تا زمانی دیگر از سپیده دمی دیگر پر از عطر قهرمانی صحبت کند. آنجا که خورشید در پس رد پای مبارزان مقاومت طلوع می کند تا پرتوهایش از شادی و امید بدرخشند و داستان کامل شود.
کتابی که امروز پیشِ روی ماست، اولین اثر نویدبخش سمیه علی هاشم محسوب می شود که نمایندۀ نسل پیروزی است. نسلی که خرد و آگاهی اش از زمان شکست ها پیشی گرفته است. آنچه در گذشته رویایی محال بود، امروز در ضمیر او به واقعیتی زنده تبدیل شده است که چشم انسان می تواند آن را ببیند و سرانگشتانش لمسش کند. از نظر او، نابودی اسرائیل اجتناب ناپذیر است و اتمام حیاتش مشروط به زمان و ساعت صفر است. لحظۀ تحقق این وعدۀ الهی برای فتحْ به زودی فرا خواهد رسید.
تل آویو سقوط کرد
خلاصه کتاب تل آویو سقوط کرد
«تل آویو سقوط کرد تا یافا بازگردد!» این مژدهای است که این رمان میدهد. بازگشت یافا نشانه آن است که به زودی دروازههای قدس باز میشود.
و بهار قدس چیزی نیست جز «چشمانی اشک ریزان از شوق وصال»! داستان به این شکل در را به روی تو باز میکند تا وارد غزههاشم و دنیایش، خورشیدش و کتابخانههایش شوی؛ جایی که دریایش هزارتوست و هزار پاره آتش در دلش دارد، چنان میشوی که گویی یکی از مردمانش هستی، با آنها زندگی میکنی و قلبت با قدمهای یاسر و هادی و ابواحمد میتپد و در آخر میبینی که در حرمش ایستادهای، نمازی ملکوتی، چنان که شایسته بیت المقدس است، به پا میداری و برای این گروه خالص دعا میکنی.
داستانْ شما را از تل آویو و یافا به میان شگفتیها و دیدنیها میبرد تا لانه عنکبوت را از پس تارهای ضعیف آن ببینید. سپس به قدس میروید؛ همان جایی که «تاروپود امنیت و صلح در چین و چروکهای صورت پدربزرگها و مادربزرگها تنیده شده است» و جایی که داستان با صدای ترانهای شیرین و آرام آغاز میشود؛ مانند گرمای آن شب که در شال پشمی مادربزرگ پیچیده شده بود: «روزی روزگاری در حین گردش ایام، شعله امیدی سوسو میزد… .»
داستان تا سرمنزل خود پیش میرود و از مرزهای دردی آمیخته با حسرت و امید و زیباترین شکل شهادت عبور میکند تا مسیر پیروزی را ترسیم کند. به طوری که تاریخ واقعی از آنجایی آغاز میشود که گلهای شقایق نعمانْ خون شهدا را نقش میکنند. و به جای یازده دروازه آن، بیت المقدس به «هزاران در برای هزاران جانی که هر هر روز او را یاد میکنند»، تغییر یابد.
جوایز مسابقه کتاب تل آویو سقوط کرد
100 میلیون ریال جوایز نقدی به قید قرعه به کسانی که جواب سوالات مسابقه کتاب تل آویو سقوط کرد را به درستی ارسال کردهاند اهدا خواهد شد.
برشی از متن کتاب
دروازۀ عامود در وسط حائط شمالی دیوارۀ شهر قرار دارد و آن را «دروازۀ دمشق» نیز می گویند؛ زیرا راه خروج کاروانیان بوده است. دستت را روی قلبت بگذار و تسلیم محض باش. اینجا باب عامود است؛ جایی که به وصال می رسی.
خود را از قیدوبند رها کن، روحت را پرواز بده و سپس نمازی ملکوتی، چنان که شایستۀ بیت المقدس باشد، به پایْ دار.
• یه زمانی اینجا یافا بود… .
• بعد، صهیونیست ها اسمش رو تل آویو گذاشتن! پشت پنجره ایستاده بود و چای می خورد، چشم هایش را در میان شلوغی خفه کننده ای به آسمان خراش ها دوخته بود. نوری نمیتابید و همه جا غبارآلود بود؛ البته نه به خاطر شلوغی و جمعیت و تراکم ساختمان ها، به خاطر مشتی غارتگر و غاصب، فساد همه جا را گرفته بود.
منذر سعی می کرد بغضش را خفه کند. با صدایی لرزان ادامه داد: «چهل سال قبل از روز نکبت، یهودی ها توی محله ای به اسم تل آویو توی یافا زندگی می کردن؛ اما کم کم تل آویو یافا رو بلعید!