دکتر مژگان بیتانه، در دوران دانشجویی با همسرش مهدی آشنا می شود و کم کم متوجه تغییر رفتار او در زمینه دین و مذهبش می گردد. بعد از تولد فرزندش مجبور به اطاعت از شوهر در زمینه تغییر مذهب شده و با وجود تحمل شرایط، همسرش او را سه طلاقه می کند و …
کتاب مرا پیدا کن، به شرح زندگی مژگان بیتانه، می پردازد. شما با مراجعه به اپلیکیشن فراکتاب می توانید، با تخفیف ویژه بعد از خرید، از مطالعه آن لذت ببرید.
این کتاب به قلم خانم معصومه رامهرمزی می باشد و توسط انتشارات آوای کتابپردازان منتشر شده است. این کتاب روایتی واقعی از عشق، وصال و در پایان غم هجران و جدایی است. قصه بسیاری از عشقهای ناکام که آغازی آتشین دارند اما با دنیایی از بی مهری و نفرت به پایان می رسند.
معرفی کتاب مرا پیدا کن
کتاب مرا پیدایم کن، شرح فراق یک مادر و بازگویی قصه زندگی اوست تا همگان و مخصوصا پسرش بداند که او برای مادری کردن تنها فرزندش چه مرارت هایی را تحمل کرد و تا آخرین توانش ایستادگی کرد تا در کنار فرزندش بماند و با وجود اختلاف هایی که با همسرش داشت همواره به او وفادار بود و به وظایف همسری خود عمل کرد.مطالبه جدی کتاب “مرا پیدا کن” یافتن محمد ابراهیم و رسیدن صدای دکتر مژگان بیتانه به اوست.
شنیدن صدای زنی شیعه که انسانیت را محور زندگی اش قرار داد و با وجود اختلافات عقیدتی با همسرش، تا آخرین لحظه خانواده اش را رها نکرد. این کتاب در کنار محتوای پربار در حوزه مسائل تربیتی و خانوادگی کشش روایی بسیار خوبی دارد. کتاب پر از فراز و فرودهای قابل تامل است. سیر حوادث و اتفاقات پی در پی، متن را از آسیب روایت خطی و کسالت بار دور کرده. زندگی در موقعیت های مختلف و جذاب در داخل و خارج از کشور همچون زندگی در هند و مالزی و عجمان با شرح جزییات فرهنگی و بوم زیست جغرافیایی، خواننده را با فضاهای جدید آشنا می کند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مخاطب می گذارد.
دانلود کتاب مرا پیدایم کن
ناشر محترم پی دی اف این کتاب را در دسترس عموم قرار نداده است ولی نسخه چاپی آن در فراکتاب موجود میباشد.
مرا پیدا کن
خلاصه کتاب زندگینامه دکتر مژگان بیتانه
کتاب مرا پیدایم کن، حاصل بیش از 100 ساعت مصاحبه، گفت و شنود و همزیستی نویسنده با خانم دکتر مژگان بیتانه است. در این کتاب با راوی همراه میشویم تا از زاویه ذهن و نگاه او به تماشای زندگیش بنشینیم. چگونه او عاشق میشود و چرا بیش از ده سال مشکلات زندگی را تحمل میکند و به چه دلیل با وجود این حجم از فداکاری و بردباری برای حفظ خانواده، آن ها از هم جدا میشوند. قصه کتاب از آشنایی مهدی و مژگان در دانشگاه شروع میشود. مهدی عاشق همکلاسی اش می شود و در سن نوزده سالگی و در ترم چهار دانشگاه از او خواستگاری می کند. مژگان از روزهای نخست محرمیت یا به تعبیری نامزدی، رفتارهای سخت و متعصبانه ای را از مهدی می بیند که تحلیل آن ها سخت است.
او که در ترم چهار روان شناسی مشغول به تحصیل است برداشت قطعی از این رفتارها ندارد. مژگان با مراجعه به یکی از اساتید دانشگاه که سابقه آشنایی با مهدی دارد متوجه برخی اختلالات شخصیتی او میشود. مژگان در دوره نامزدی باید تصمیمی جدی برای حفظ و ادامه این رابطه یا تمام کردن آن بگیرد. آن ها زندگی خود را آغاز کردند. از همان ماه اول و سال های اول و پس از آن، مژگان همیشه به جدال با مشکلاتی پرداخت که زاییده بلند پروازی و خودشیفتگی و تنوع طلبی مهدی بود. او سکان کشتی زندگی اش را به سختی در دستش نگه می داشت تا بتواند هر بار از یک طوفان بزرگ عبور کند. بزرگترین مشکل مژگان در زندگی، خودخواهی همسرش برای رسیدن به اهدافش بود. برخلاف مژگان که خانواده را بر هر حرکت و پیشرفت شخصی ترجیح می داد و اصل مهم را حفظ خانواده می دانست، مهدی خواسته ها و برنامه های خودش را در اولویت قرار می داد و به آسیب هایی که به زندگی مشترکش می زد توجهی نداشت. پس از گذشت یک سال تحصیلی در هند، مهدی دچار دگردیسی اعتقادی میشود و تغییر مذهب می دهد و همسرش را مجبور می کند که در این راه همراهش شود.
در غیر این صورت دکتر مژگان بیتانه باید مهدی و محمد ابراهیم را رها کند و به ایران برگردد. مژگان با شرح و توصیفی که جزء به جزء آن در کتاب آمده است تغییر مذهب می دهد تا به زندگی با همسرش ادامه می دهد. او در حالی سنی می شود که در کابوس های شبانه فریاد اشهد ان علیا ولی الله سر می دهد و با شیطان جدال می کند. او پس از تغییر مذهب، آرامش و آسایش خود را از دست می دهد.
…. جنگ سوریه و طرفداری از داعش موضوع مورد اختلاف او و مژگان است که بارها بر سر آن با یکدیگر بحث می کنند. در کمتر از دوسال زندگی در مالزی آن ها کاملا از هم بیگانه و غریبه می شوند. با این حال مژگان حاضر است در همین شرایط کنار پسرش بماند و از او جدا نشود اما مهدی که همسرش را مشرک می خواند و دیگر تحمل دیدن او را ندارد و نفس کشیدن با او در زیر یک سقف را گناهی نابخشودنی می داند، مژگان را به ایران می فرستد و از پشت گوشی موبایل همسرش را به جرم شرک و به اتهام تقیه و پنهان کردن اعتقاداتش سه طلاقه کرده و دست او را برای همیشه از رسیدن به فرزندش کوتاه می کند.
یکی از بخش های اثرگذار این کتاب شرح چهار سفر مژگان پس از طلاق به خارج از کشور برای دیدن پسرش است. سفرهایی که با اصرار و التماس و خواهش و انجام درخواست های غیر انسانی مهدی انجام میشود و دکتر بیتانه پس از تحمل سفری طولانی برای سه روز می تواند با پسرش باشد.
نقد کتاب زندگی نامه دکتر مژگان بیتانه
شاید درک دیدگاههای این زن دشوار باشد و شاید برخی با خواندن اتفاقات زندگی اش او را ملامت کنند که این همه بردباری برای چه بوده؟ اما نویسنده کتاب با بیش از صد ساعت گفتگو و همزیستی با دکتر بیتانه هیچ یک از رفتارهای او را از سر ضعف و استیصال نمیداند. او انسانی قوی و با ارادهای است که پس از جدایی از همسرش و با وجود همه دلتنگی هایی که برای فرزندش دارد، فردی مفید و اثر گذار در جامعه است و با مشاوره های علمی و منطقی و قابل قبول زندگی افراد زیادی را از نابودی حفظ میکند. این کتاب در کنار محتوای پربار در حوزه مسائل تربیتی و خانوادگی کشش روایی بسیار خوبی دارد. کتاب پر از فراز و فرودهای قابل تامل است.
سیر حوادث و اتفاقات پی در پی، متن را از آسیب روایت خطی و کسالت بار دور کرده است. این کتاب نقطه عطفی است در بیان زندگی بدون سانسور و پرده پوشی های مصلحت گرایانه که مانع جدی شنیدن تجربه های جدید و درس آموز است. دکتر مژگان بیتانه با پذیرش خطر مورد قضاوت قرار گرفتن و شاید زیر سوال رفتن توسط مخاطب با شجاعت و جسارت راست و غلط زندگی خود را روایت کرده است تا شاید این تجربه مورد استفاده خانواده های ایرانی قرار بگیرد.
معصومه رامهرمزی
معصومه رامهرمزی (متولد 1965) نویسنده ی کتاب مرا پیدایم کن علاوه بر نویسنده بودن، محقق و مددکار اجتماعی نیز می باشد. وی به خاطر نجات جان سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق مشهور شده است. رامهرمزی در سال 1989 به دانشگاه شهید چمران رفت و لیسانس گرفت. وی مدرک کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی دریافت کرد. از دیگر آثار وی می توان به من میترا نیستم و یکشنبه آخر اشاره کرد.
مژگان خواسته انتقام از سید مهدی بگیرد و البته حس مادریش هم غلبه داشته است.
خیلی جالب بود دیدن این کتاب من مژگان و مهدی رو سالها از نزدیک میشناختم و الان که بخشی از کتاب رو خوندم احساس خودقربانی پنداری خانم بیتانه برایم جالب بود. هر کسی باید نقش خودش را در رابطه ببینید بعد ادعای روانشناسی و مشاوره داشته باشد البته از اینکه از پسرش جدا شده واقعا متاثر شدم. پسر بسیار دوست داشتنی بود وهیچ غمی برای مادر سخت تر از این نیست
به نظر میرسه کتاب جالبی برای مطالعه باشه و احسنت به دکتر مژگان بیتاته که حاضر شدن این اطلاعات رو در اختیار همه قرار بدن.