در رمان جدید و مسحور کننده کتابخانه نیمه شب، نورا این انتخاب را دارد که زندگی اش را با زندگی جدیدی عوض کند. مسیر شغلی جدیدی را پیش بگیرد.
خلاصه کتاب کتابخانه نیمه شب
نورا سید شخصیت اصلی داستان است. او زندگیای پر از بدبختی و پشیمانی داشته و تمام اینها نورا را تبدیل به زنی غمگین و افسرده کرده است. والدینش فوت کردهاند، برادرش را چند سالی می شود که ندیده، رابطه اش با نامزدش به هم خورده، دوستانش را هم از دست داده و از کارش راضی نیست و از کار بی کار میشود و در کل دیگر هیچ چیزی ندارد.
در حالی که انگار زندگی بدتر از این نمی توانست بشود در همان روز گربه عزیز نورا می میرد. نورا برای مدتی طولانی به گربه اش زل می زند و با تمام وجود تنها یک چیز را احساس می کند؛ حسادت! حسادت به رهایی و آرامشی که در صورت گربه اش وجود دارد. آن شب نورا اوردوز میکند ولی به جای این که بمیرد ناگهان سر از یک کتابخانه درمیآورد. در این کتابخانه فرصتی برایش فراهم میشود تا اوضاعش را روبه راه کند او این انتخاب را دارد که زندگی کنونیاش را با زندگی جدیدی عوض کند او باید در این سفر به دل کتابخانه نیمه شب به درون خودش نظر کند و آن چه را واقعا به زندگی اش معنا و ارزش میدهد، پیدا کند. کتابخانه ای با انبوهی از کتاب که هرکدام قصه یک زندگی را می گویند نورا در آنجا با یک کتابدار بسیار دانا آشنا می شود. کتابدار به نورا می گوید که یک انسان در طول زندگی میلیونها تصمیم می گیرد و تمام تصمیمها، هرچند جزئی، قدرت این را دارند که مسیر زندگی او را کاملا تغییر دهند. در ادامه داستان کتابدار به نورا درباره ماهیت کتابها می گوید و نورا می فهمد تمام کتابها در واقع درهایی به زندگی های دیگر خود او هستند. زندگی هایی که نورا می تواست داشته باشد اگر تصمیمهای متفاوتی می گرفت.
کتابدار می گوید تنها یک کتاب است که با سایر کتابها متفاوت است. این کتاب جلدی بسیار سنگین دارد و خواندن بیشتر از چند خط آن میتواند برای نورا بسیار خطرناک باشد. کتاب حسرتها!
نورا علاقهای به امتحان کردن زندگیهای دیگری ندارد. ولی او نورا را راضی می کند و به او اطمینان میدهد که اینکار بیضرر است چون در صورت پیدا کردن زندگی ایدهآلش، میتواند همان را ادامه دهد ومی تواند هرلحظهای از زندگی جدیدش احساس نارضایتی کرد فوراً به کتابخانه برگردد.
خرید کتاب کتابخانه نیمه شب
خرید کتاب کتابخانه نیمه شب با تخفیف ویژه در فراکتاب در اختیار شماست.
کتابخانه نیمه شب ترجمه امین حسینیون
کتاب «کتابخانه نیمه شب» رمانی نوشته ی «مت هیگ» است که نخستین بار در سال 2020 منتشر شد. «بین مرگ و زندگی، کتابخانه ای هست.» وقتی «نورا سید» به کتابخانه ی نیمه شب وارد می شود، فرصت این را پیدا می کند که اشتباهات گذشته را جبران کند.
معرفی کتاب کتابخانه نیمه شب
در کتابخانه نیمه شب با فرضیه ای عجیب اما کنجکاو کننده رو برو هستید. مت هیگ نویسنده کتاب کتابخانه نیمه شب این فرض را اینگونه توضیح می دهد.
بین مرگ و زندگی یه کتابخونه ست، و توی اون کتابخونه، قفسه های کتاب تا ابد ادامه دارن. هر کتاب شانس امتحان کردن یکی از زندگی هایی رو بهت می ده که می تونستی تجربهشون کنی. تا ببینی اگه انتخاب دیگهای کرده بودی، چی می شد…
اگه شانس این رو داشتی که حسرت هات رو از بین ببری، کار متفاوتی انجام بدی، چه اتفاقی میفتاد؟…
جایی آن سوی لبه دنیا کتابخانه ای هست با تعداد بیشماری کتاب، که هر کدام قصه یک زندگی را روایت می کنند. یکی قصه زندگی ات به همین شکل کنونی اش است و دیگری قصه زندگی ات با این فرض که زمانی در جایی انتخاب متفاوتی باشد. اما اگر شانس این را داشته باشی که به این کتابخانه بروی و خودت تمام زندگی های دیگرت را ببینی چه؟ امکان دارد هر کدام از این زندگی ها بهتر از زندگی کنونی ات باشند؟
در رمان جدید و مسحور کننده کتابخانه نیمه شب، دقیقا همین پرسش برای نورا سید پیش می آید. نورا این انتخاب را دارد که زندگی اش را با زندگی جدیدی عوض کند. مسیر شغلی جدیدی را پیش بگیرد. روابط شکست خورده سابقش را ترمیم بخشد و طبق رؤیای کودکی اش، یخچال شناس بشود. اما همچنین باید حین سفر در دل کتابخانه نیمه شب، به درون خودش نگاهی بیندازد و آنچه واقعا به زندگی معنا و ارزش می بخشد، پیدا کند.
تا بحال به درون خودتان اینگونه نگاه کرده اید؟…
برشی از متن کتاب کتابخانه نیمه شب
چهرهٔ خانم الم در هم رفت. قامتش را صافتر کرد، چانهاش را داخل برد، قدمی بهسمت نورا رفت و دستهایش را در هم گره کرد. «وقتشه که شروع کنی، عزیزم.»
«اگه اشکالی نداره، این رو بپرسم. چی رو شروع کنم؟»
«هر زندگی میلیونها تصمیم رو شامل میشه. بعضی از این تصمیمها بزرگ هستن و بعضی کوچیک. اما هر بار که تصمیمی گرفته میشه، نتیجه تغییر میکنه. تغییری جبرانناپذیر که بهنوبهٔ خودش موجب تغییرات دیگهای میشه. این کتابها دریچهای هستن به تمام زندگیهایی که تو میتونستی تجربه کنی.»
«چی؟»
«تعداد زندگیهایی که میتونی داشته باشی بهاندازهٔ احتمالاتیه که توی عمرت داری. توی بعضی زندگیها انتخابهای متفاوتی میکنی و اون انتخابها نتایج متفاوتی رو ایجاد میکنن. اگه فقط یه کار رو متفاوت انجام داده بودی، داستان زندگیت متفاوت میشد. همهٔ اون زندگیها هم توی کتابخونهٔ نیمهشب وجود دارن. همهشون درست بهاندازهٔ این زندگی واقعیان.»