کریسکان نام محدوده ای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که پایگاه اصلی حزب دموکرات ایران به شمار میرفت.
کریسکان کجاست
«کریسکان» نام یکی از زندانهای مخوف گروهک تروریستی کومله است. امیر سعیدزاده، رزمندهای کُرد است که طعم تلخ اسارت را چشیده است اما نه در چنگال نیروهای بعث بلکه او مدتی طولانی در این زندان روزهای سخت شکنجه و مقاومت را پشت سر نهاده و میتوان گفت که او تنها نجات یافته از چنگال دادگاههای فرضی و اعدامهای بدون اتهام، در حزب دموکرات است.
به تازگی و با رونمایی از کتاب عصرهای کریسکان این سوال مطرح شده است که این شهر کجا هست.
جالب اینجاست که برخی گمان می کنند این منطقه یکی از شهرهای ایران است اما در واقع در عراق واقع شده است.
«کریسکان» منطقهای در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. سعیدزاده دوران اسارت چهار ساله خود را در منطقه کریسکان بوده و به دلیل اینکه بیشتر اتفاقها در کریسکان رخ داده، این نام برای کتاب عصرهای کریسکان، انتخاب میشود. کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب به روایت خاطرات تنها زندانی گریخته از آن جهنم مجسم میپردازد.
زندان کریسکان
کریسکان منطقهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. سعیدزاده دوران اسارت چند ساله خود را، در منطقه کریسکان بوده است. زندان مخوفی که در آن سعید سردشتی کتاب عصر های کریسکان را نگهداری کردهاند در این منطقه وجود دارد. امیر سعیدزاده بالغ بر شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات مورد شکنجه قرار گرفت. او تقریباً تنها نجات یافته از زندان هولناک کریسکان است و دیگر هم بندیهای وی همگی بدون محاکمه اعدام شدهاند.
امیر سعید زاده
مردی که هیچگاه از مبارزه دست نکشید.
قصه زندگی امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی، تنها زندانی نجاتیافته از زندان هولناک کریسکان، قرارست به زودی در قالب سریال «سوران» روایت شود. او تقریبا تنها نجات یافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه همبندیهای او همه بدون محاکمه اعدام شدهاند. او عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی شرکت می کند، مأموریت هایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد. پس از آن راهی سپاه می شود. سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری می شود. اسیر کومله می شود و از سازمان کومله نیز فرار می کند.
این اثر تلویزیونی که اقتباسی آزاد از کتاب تحسین شده «عصرهای کریسکان» با تقریظی از رهبر انقلاب است، روایتی از فعالیتهای این مبارز آزاده کُرد در التهابات پیروزی انقلاب اسلامیست.
سعید سردشتی بیش از شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است.
کتاب عصرهای کریسکان
این روزها نام عصرهای کریسکان زیاد به گوش کردستانیها می خورد، این عنوان کتابی است به قلم کیانوش گلزار راغب که امیر سعیدزاده و همسرش سعدا حمزهای آن را روایت کردهاند و در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.
این بخشی از همان روایت است که امیر سعیدزاده، راوی آن و یکی از منحصر به فردترین نیرویهای دفاع مقدس است، چراکه او عضو هیچ سازمانی نیست، یک نیروی آزاد است و در عین حال در ماموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی شرکت میکند، ماموریتهایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد.
سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری میشود، بعد از آن اسیر کومله میشود و از سازمان کومله نیز فرار میکند.
چهار سال بعد از جنگ، سعید زاده به اسارت یکی از گروهکهای معاند در میآید و این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله، به طول میانجامد.
نویسنده در این کتاب با یک سبک ابتکاری، خاطره چند روایی را طرح کرده است. خواننده وقتی سعیدزاده را میشناسد، وارد یک تنش و درگیری میشود و سپس در فصل بعدی اینکه خانواده اش چه عکس العملی نشان میدهد، بررسی میشود و از زبان همسر او همان خاطرات تکمیل میشود.
کتاب را انتشارات سوره مهر اولین بار در سال ۱۳۹۴ منتشر کرد.
تقریظ رهبری بر کتاب عصرهای کریسکان
در مراسم دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که با حضور جمع محدودی از پیشکسوتان جهاد و مقاومت و فعالان حوزهی ادبیات و هنر دفاع مقدس در شهر سنندج برگزار شد، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «عصرهای کریسکان» منتشر شد.
کتاب «عصرهای کریسکان»، خاطرات آقای امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) از فعالیتهای دوران پیش از انقلاب و مجاهدتهای دفاع مقدس تا رنجهای اسارت در زندانهای کومله و دموکرات است که به قلم کیانوش گلزار راغب تدوین و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب عصرهای کریسکان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزادهی کُرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیهی کتاب. با اینکه نیروهای مبارز کُردِ طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجابآور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. دلاوری و شجاعتِ راوی و خانوادهاش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُردی که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگیها، رفتار قساوتآمیز و شریرانهی کسان دیگری که بدروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن میگفتند نیز بخوبی تشریح شده است. کتاب جامعی است؛ تاریخ، شرح حال، شناخت قوم کُرد، شناخت حوادث تلخ و شیرین منطقهی کردی در اوایل انقلاب …
در آذر ۹۹ مطالعه شد.
معرفی کتاب عصرهای کریسکان
امیر سعیدزاده معروف به سعید سردشتی قهرمان کتاب عصرهای کریسکان بیش از شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است. کریسکان منطقهای در کردستان عراق است که پس از پاکسازی سردشت تبدیل به مقر اصلی گروهکهای تجزیهطلب شد و آن ها در آنجا زندانی دایر کرده بودند.
راوی عصر های کریسکان نیز چندسالی را در این زندان اسیر بوده است.
امیر سعیدزاده، راوی کتاب عصرهای کریسکان، یکی از منحصر به فردترین نیرویهای دفاع مقدس است. چراکه عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی شرکت میکند، مأموریتهایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد.
پس از آن راهی سپاه میشود. سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری میشود. اسیر کومله میشود و از سازمان کومله نیز فرار میکند.
۴ سال بعد از جنگ، سعیدزاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق در میآید. این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله، به طول میانجامد.
بخشی از متن کتاب عصرهای کریسکان
«به سراغم میآیند و با شلنگ به جانم میافتند. آنقدر کتکم میزنند که از حال میروم. تمام بدنم کبود شده و سر و صورت و بینی و باسنم زخمی میشود. با جوالدوز به جانم میافتند و بدنم را سوراخ سوراخ میکنند.
بعد داخل تنوری که تازه خاموش شده و دیواره و خاکسترش داغ داغ است میاندازند و آرام آرام عرق میکنم و نم نم تب میکنم.
یواش یواش بوی پختگی بدنم را حس می کنم و به ناچار فریاد میزنم. همینکه میخواهم سرم را از تنور بیرون بیاورم با قنداق بر سرم میکوبند و داخل خاکستر داغ میافتم. پوستم تاول میزند… نیم پز میشوم…فریاد میزنم…»
با خواندن کتاب عصر کریسکان با سرنوشت غم انگیز هموطنان کرد آشنا میشوید و به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی میبرید.
دانلود رایگان کتاب صوتی عصرهای کریسکان
دانلود رایگان کتاب عصرهای کریسکان در فراکتاب ممکن نیست. عصرهای کریسکان pdf و صوتی در فراکتاب در نسخه الکترونیک عرضه شده است و میتوانید آن را فقط در نرم افزار فراکتاب مطالعه نمایید. همچنین جهت آشنایی با کتاب الکترونیک و صوتی، امکان مطالعه و شنیدن رایگان کتاب به مدت چند دقیقه در نرم افزار فراکتاب فراهم شده است.
خرید کتاب عصرهای کریسکان
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان تهیه کتاب pdf عصرهای کریسکان، کتاب صوتی عصرهای کریسکان و کتاب چاپی عصرهای کریسکان فراهم شده است و شما می توانید این اثر را در قالب هرکدام از این 3 حالت خریداری کنید.
کتاب عصرهای کریسکان
این کتاب به قلم کیانوش گلزار راغب به روایت خاطرات امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) میپردازد.
سریال سوران
«سوران» بهعنوان یکی از جدیترین سریالهای تلویزیونی که در حوزه تاریخ معاصر به اتفاقات کردستان در دهه ۵۰ میپردازد، پخش خود را از هفته گذشته در تلویزیون آغاز کرده است. این سریال اقتباسی است از کتاب عصرهای کریسکان نوشته کیانوش گلزار راغب.
«سوران» به تهیهکنندگی مجتبی فرآورده و کارگردانی سروش محمدزاده، جزو معدود سریالهای تاریخی و انقلابی است که از همان ابتدا سراغ بنای محکم و درستی رفته تا غنای داستانی قویای داشته باشد. فیلمنامه این مجموعه براساس بحرانها و التهابات واقعی دهه ۵۰ پیش رفته است. با همراه شدن پررنگتر مخاطبان با روایت این مجموعه میتوان امیدوار بود که سینماگران و فیلمنامه نویسان با توجه به ادبیات غنی موجود، بحث اقتباس را جدی بگیرند.
«سوران» هر هفته روزهای چهارشنبه و پنج شنبه، ساعت 22 از آنتن شبکه یک پخش می شود. در آستانه پخس قسمت سوم این سریال به سراغ کتابی رفتیم که «سوران» از آن اقتباس شده تا ببینیم این اثر ادبی چه ویژگیهایی دارد؟
نویسنده کتاب شنام و کتاب عصرهای کریسکان
بسیاری کیانوش گلزار راغب را از کتاب شُنام میشناسند؛ خاطرات خودنوشتهای که پس از 28 سال با اصرار همسرش برای مصاحبه؛ نگارش و منتشر شد. اگر در فیلمهایی مانند «چ» و «اشک سرما» سنگدلی و قساوت گروهکها را دیدیم، کتاب راغب توانست آغازگر بخش مهمی از ادبیات دفاع مقدس در منطقه کردستان باشد.
اما راغب در اثر بعدیاش قدم دیگری برداشت که سند مهمی در ذیل ادبیات اسارت بود. او این بار به سراغ زندگی پرفراز و نشیب و حیرتآور امیر سعیدزاده ملقب به «سعید سردشتی» رفت. راغب در کتاب شنام اشارهای اندک به این شخصیت کرده بود.
«یک شب در آهنی اتاق ما باز شد. در تاریکی شب نمیتوانستیم چهره و ظاهرش را تشخیص دهیم اما نالههای ممتد او خبر از جراحتش میداد. با مشقت زیاد توانستیم کمک مختصری به او بکنیم تا شاید حالش بهتر شود. ساعتی بعد توانست حرف بزند. خودش را سعید سردشتی معرفی کرد. بیشتر از این چیزی نگفت».
سعید سردشتی بیش از 6 سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است. او تقریباً تنها نجاتیافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه همبندیهای او بدون محاکمه اعدام شدهاند. سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک مورد پیگیری و بازخواست قرار میگیرد و فراری میشود. اسیر کومله میشود اما موفق میشود از سازمان کومله هم فرار کند. چهار سال پس از جنگ، به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق درمیآید. این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ساله به طول میانجامد. راغب مدتی همراه سعید سردشتی در زندان مرکزی دموکرات بوده و حتی در فرار به او کمک کرده است.
همبند بودن راغب و سردشتی سبب میشود، راغب به فکر نوشتن زندگی او بیفتد و در کتاب عصرهای کریسکان به سراغ سعیدزاده میرود و مخاطب را انگشت به دهان میگذارد!
شنام
خاطراتی که در کتاب شنام روایت شده مربوط به جنگ تحمیلی در سال های 60 – 61 و اجرای عملیات شنام به فرماندهی شهید احمد متوسلیان در مریوان است. کیانوش گلزار راغب، راوی کتاب شنام بعد از پایان عملیات زخمی می شود و هنگام انتقال به بیمارستان سنندج، همراه برادرش که او هم رزمنده بوده اسیر گروهک کومله ها می شود. کومله ها حدود یک ماه بعد برادر راوی را شهید می کنند که تاثیری بسیار منفی بر روحیه و جان و روان او می گذارد.
دوران اسارات 14 ماهه گلزار راغب به صورت دوره گردی سپری می شود؛ کومله ها سی تا چهل نفر را که در اسارت داشته اند و تعداد آن ها هم در طول مسیر تغییر می کرده، از این روستا به آن روستا می برند و همین طور این روند ادامه دارد تا زندان سردشت که دوران اصلی اسارت راوی و دیگر اسرا در آنجا شروع می شود.
در دوران اسارت، کومله ها می خواهند کیانوش را اعدام کنند اما یکی از خانواده هایی که از ترس گروه دموکرات به کومله ها پناه آورده بوده، نمی گذارد او را اعدام کنند. شیلان، دختر خانواده ای که راوی را نجات می دهند رابطه ای عاطفی با او برقرار می کند که به دلیل تعصبات قومی به سرانجام نمی رسد و… راوی بعد از یک سال (شهریور 1361) از اسارت آزاد می شود و در سپاه کرمانشاه متوجه می شود شیلان هم فرار کرده است.
کتاب شنام
خاطرات خودنوشت کیانوش گلزار راغب را در کتاب شنام در سه قالب، الکترونیک، صوتی و چاپی بخوانید و بشنوید.
سعید سردشتی
امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی که شبیه عدهای از جوانان در اوایل انقلاب، در ابتدا از ایدئولوژی قیام به درستی اطلاع ندارد و برای سرگرمی و تفریح در پخش اعلامیهها و سخنرانیهای امام(ره) کمک میکند، پس از مدتی و در پی آشنایی با افرادی همچون مهدی باکری و علی صالحی پایش به انقلاب میرسد و تحت تعقیب و شکنجه نیز قرار میگیرد اما این تازه آغاز ماجرای سعید است.
پس از پیروزی انقلاب و با آغاز جنگ، گروهها و سازمانهای جدید و بحرانهای نوبهنو کردستان را فرا میگیرد و اصل ماجرا از اینجا شروع میشود. سعید سردشتی در این اتفاقات حضور دارد و تلاش میکند با مردم شهر و استانش همراه باشد. نویسنده همراه با روایت سردشتی، روایتهایی زنانه از همسر او نیز آورده است و دلهرهها و آشوبهای همسر و مادر او را روایت میکند. مخاطب در فصلهای مختلف کتاب با خانوادهای آشنا میشود که با وجود غمها و دردها، در خط مقدم نبرد ایستادهاند و از آرمان و عقیدهشان عقب ننشستهاند.
این کتاب دید نسبتاً کاملی در مورد احزاب سیاسی کردستان و قوم کُرد در اوایل انقلاب به خواننده میدهد. مخاطب برای نخستین بار شکنجههای دموکراتها را جزء به جزء میخواند و حیرت میکند از بردباری سعید سردشتی… «با جوالدوز به جانم میافتند و بدنم را سوراخ سوراخ میکنند. بعد داخل تنوری که تازه خاموش شده و دیواره و خاکسترش داغ داغ است، میاندازند، آرام آرام عرق میکنم و نمنم تب میکنم. یواشیواش بوی پختگی بدنم را حس میکنم و به ناچار فریاد میزنم».
مردی که شبیه هیچ کس نیست
سکته مرتضی سرهنگی پس از خواندن کتاب
گلزار راغب کتاب عصرهای کریسکان را در سکوت خبری مینویسد. پس از اتمام کار آن را به دست مرتضی سرهنگی پدر ادبیات دفاع مقدس میرساند. سرهنگی به آقای نویسنده میگوید سرش شلوغ است و ممکن تا چند ماهی نتواند کتاب را بخواند اما فردای همان روز به راغب زنگ میزند و تبریک میگوید و اعتراف میکند تحت تأثیر کتاب قرار گرفته است.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود. سرهنگی پس از خواندن عصرهای کریسکان از فشاری که کتاب به او وارد میکند، سکته میکند و در بیمارستان بستری میشود. روایت او از خواندن کتاب چنین است: «بعد از اینکه کتاب عصرهای کریسکان را خواندم، از فشاری که این کتاب به من وارد کرد، سکته کردم و در بیمارستان بستری شدم چون من را خیلی اذیت کرد. اذیت به معنای اینکه آقای سعیدزاده و خانوادهشان رنج زیادی تحمل کردند و در این رنج، امید هم داشتند، رنجها و امیدهای آقای سعیدزاده روی من خیلی تأثیر گذاشت. البته بقیه کتابها همین گونهاند ولی این کتاب برای من تازگی خاصی داشت چون از کسانی که اسیر این سازمانها و گروهها میشوند، کمتر خاطره داریم».
«عصرهای کریسکان» در سال 1394 توسط نشر «سوره مهر» منتشر شد و با اقبال مخاطب مواجه شد. حالا مردم به برکت این کتاب؛ سعید سردشتی و فداکاریهایش را از لابهلای کلماتی که گلزار راغب برای شرح آن امیدِ بر دل نشسته خلق کرده، میشناسند. این کتاب که دید نسبتاً کاملی در مورد احزاب سیاسی کردستان و قوم کُرد در اوایل انقلاب به خواننده میدهد، کتاب جامعی از شرح حال، تاریخ و مبارزه است، همان گونه که رهبر انقلاب در متن تقریظ این کتاب نوشتهاند: «بسیار جذاب تهیه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزاده کُرد جذاب است و هم نوع نگارش صریح، کوتاه و بیحاشیه کتاب».
سعید سردشتی، «سوران» شد
عصرهای کریسکان با آن روایتهای مخوف و حیرتآورش حالا بر صفحه تلویزیون نشسته و در قاب تصویر پیش روی مخاطب قرار گرفته است.
مجتبی فرآورده، تهیهکننده «سریال سوران» پیش از این درباره اقتباس از کتاب «عصرهای کریسکان» گفته بود: کیانوش گلزار راغب به عنوان نویسنده اثر با روی گشاده به ما اجازه داد برای اقتباس از این کتاب، تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنیم. البته وفاداری به کتاب کار سختی است؛ در واقع باید به روح محتوا متعهد ماند اما نمیتوان به جزئیات یک متن بسیار وفادار بود. ما فیلم و سریال را برای مخاطب عام میسازیم و تغییراتی هم که ایجاد میکنیم برای این است که روایت به ذهن مخاطب نزدیکتر شود اما اثری که بر اساس یک متن متقن و غنی ساخته شود بسیار متفاوت خواهد بود.
گفتنی است مهدی نصرتی نقش اول این سریال را ایفا میکند و علیرضا جعفری، توماج دانشبهزادی، مریم کاظمی، مصطفی کولیوندی، محمدرضا صولتی، علیاکبر اصانلو و با هنرمندی زندهیاد حسام محمودی ترکیب بازیگران این سریال را تشکیل میدهند.
سوران سرد
کتاب سوران سرد نوشته جواد افهمی، روایتگر سربازانی در ارتفاعات سر به فلک کشیده ی کردستان در منطقه ی غرب کشور است که در دو پایگاه در خطر سقوط، خدمت می کنند. این کتاب داستانی جذاب از کوهستانهای سرد کردستان را روایت میکند که در آن روایتی از دوستیها و خیانتها به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
کتاب سوران سرد
جواد افهمی در کتاب سوران سرد با نگاهی تازه، دفاع مردم در برابر حمله ی عراق به ایران را در هشت سال جنگ تحمیلی، روایت می کند؛ روایتی برگرفته از اتفاقاتی که در این منطقه افتاده است و مخاطب را با خود همراه می کند.