دسته‌بندی‌ها:
آموزشی اخبار و رویدادهای حوزه کتاب بررسی و نقد کتاب خلاصه کتاب عمومی مسابقات و چالش های کتابخوانی معرفی انتشارات معرفی کتاب معرفی نویسندگان و مترجمان
مجله فراکتاب
پیش فرض

خلاصه کتاب کف خیابون

فروردین 1402 . فراکتاب

خلاصه کتاب کف خیابون یک مستند داستانی امنیتی است که از گرفتاری یک خانواده فقیر در دام سرویس‌های جاسوسی بیگانه در قالب مزون لباس شروع می‌شود.

خلاصه کتاب کف خیابون

ماجرای کتاب درباره اتفاقات سال ۸۸ است اما داستان چند ماه قبل‌از انتخابات شروع می‌شود و سلسله حوادثی شخصیت‌ها را به کف خیابون و اتفاقات قبل و بعد از انتخابات می‌رساند. نثر کتاب به‌قدری روان است که خواننده با محمد داستان به مأموریت می‌رود و گاهی برای مأموران امنیتی اشک می‌ریزد و گاهی همراه آن‌ها بازجویی می‌کند و گاهی…
داستان کف خیابون از خودکشی افشین که پسری نوجوان است شروع می‌شود. او با مادر و خواهرش افسانه یک خانواده سه نفره فقیر را تشکیل می‌دهند. افشین در یک تعویض روغنی در حال کار کردن است و با گرفتن مساعده از صاحب کارش پول شهریه ترم اول دانشگاه آزاد خواهرش را تأمین می‌کند. پس از مدتی ابتدا خواهر و بعد مادرش دچار بی‌بند و باری می‌شوند و افشین به این دلیل اقدام به خودکشی می‌کند.

محمد، ابوالفضل، عبدالهی و 233 چهار مامور یک تیم امنیتی هستند که وارد ماجرا می‌شوند و با کمک‌های افشین به شناسایی رد پای سرویس‌های جاسوسی کشورهای انگلیس، اسرائیل، آمریکا، پاکستان و ترکیه می‌رسند. هدف این تیم‌های جاسوسی که در پوشش مزون‌های لباس و … فعالیت می‌کنند اثرگذاری در فتنه 88 است. آن‌ها با قاچاق خودخواسته زنان و دختران ایرانی به خارج از کشور زمینه بی‌بند و باری بیشتر زنان این مرز و بوم را فراهم می‌کنند. همچنین از این زنان و دختران برای اهداف سیاسی و امنیتی خود استفاده می‌کنند.
مدیریت و انتقال این زنان و دختران به خارج از کشور توسط افرادی با گرایش مذهب انحرافی بهاییت و افراد بعضا با نفوذ دولتی و صاحب منصب در ارکان مهم کشور است. پس از بازگشت تیم اعزامی بهائیت از پاکستان، چهار زن در این گروه چهار کار کلیدی در فتنه 88 را بر عهده دارند که همه در رصد تیم امنیتی ایرانی درگیر در ماجرا هستند اما در نهایت با اینکه همه دستگیر می‌شوند ولی…

دانلود کتاب

کتاب کف خیابون در دو جلد منتشر شده است و هر دو جلد به صورت الکترونیک در فراکتاب در دسترس شماست. با نصب نرم افزار فراکتاب می‌توانید برای مدت محدود حدود دقیقه خلاصه کتاب کف خیابون را رایگان مرور کنید.

کف خیابون 1

کتاب کف خیابون 1 محمدرضا حدادپور جهرمی، یک مستند داستانی است که از گرفتاری یک خانواده فقیر با شوی مد و لباس در دام سرویس های جاسوسی بیگانه و شبکه بهائ...
محمدرضا حدادپورجهرمی
نویسنده
حداد
ناشر
پیش نمایش و خرید
پیش نمایش و خرید

کف خیابون 2

معرفی کتاب کف خیابون 2 کتاب دوجلدی کف خیابون اتفاقات مربوط به سال ۸۸ و ۹۶ را به هم پیوند می‌زند و از زبان و دیدگاه یک جاسوس غربی که وظیفه دارد ا...
محمدرضا حدادپورجهرمی
نویسنده
حداد
ناشر
پیش نمایش و خرید
پیش نمایش و خرید

نقد کتاب کف خیابون

 مخالفان این کتاب به اشاره‌های جنسی زیاد موجود در کتاب اعتراض دارند و چون این مسئله از زبان یک روحانی گفته‌شده است به نوعی ساختارشکنی محسوب می‌شود اما موافقان کتاب این کتاب را بسیار جذاب و روان و گیرا می‌دانند.

همچنین در برخی از زوایای داستان کف خیابون معماهای حل نشده و شاید اشتباهات محتوایی به چشم می‌خورد، مثل رها شدن سرنوشت نهایی افشین و خانواده‌اش و یا سردرگمی نیروهای امنیتی و دامنه دار شدن فتنه در سال 88 علارقم شناسایی همه عوامل اصلی موثر در آن به ادعای نویسنده کف خیابون. همچنین قهرمان پردازی 233 در کف خیابون بسیار دور از باور است. یا اشاره می‌شود که MI6 با کمک نیروهای نفوذی خود در نیروی‌های امنیتی ایران متوجه نفوذ ایران در شبکه عریض و طویل خود شده است و حتی یکی از نیروهای امنیتی ایران را شهید می‌کنند اما تا پایان داستان نیروهای MI6 در ایران طوری رفتار می‌کنند که مشخص است اصلا متوجه و شناسایی خود و نفوذ نیروهای امنیتی ایران در بین خود نشده‌اند.

برشی از متن کتاب

قشنگ مشخص بود که دست راستش که در جیبش هست مسلح است و حتی انگشتش هم روی ماشه است. حسابی غافل‌گیر شدم، نمی‌دانستم چکار کنم، فقط به چشم‌هایش زل زده بودم. اصلاً حساب این را نمی‌کردم، فکر کردم راننده اول با آن چهار نفر رفته بالا؛ اما حدسم اشتباه بود.
همه عملیات را لو رفته می‌دانستم دیگر خبری از دفاع از حیثیت کاری و جنم زنانگی و … نبود؛ چون الان یک مسلح در فاصله کم‌تر از یک متر خیلی حساب‌شده بهت زل زده و فقط یا باید هلش بدی و در بروی یا با او درگیر بشوی که البته این دو حالت، دقیقاً باید قبل‌از این باشد که یکی دو تا گلوله در بدنت خالی کند!
بعضی وقت‌ها حتی توسل هم یادمان می‌رود؛ مثل من در آن لحظه فقط فکر می‌کردم چطوری از دست او خلاص بشوم؟ حالا فرضاً فرار کردم خب چلاق که نیست! می‌دود و می‌آید دنبالم و این‌جوری هم به چشم دوربین‌های خیابان می‌آییم و هم کلا همه‌چیز می‌رود روی هوا!
نفهمیدم چی شد فقط بهش زل زده بودم منتظر معجزه بودم! نباید اون طوری در آن لحظه و در آن خیابان، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های امنیت ملی به‌خاطر رو دست خوردن من می‌رفت هوا!

گفتم که اصلاً نفهمیدم چی شد فقط فهمیدم که یک‌مرتبه مردی که جلویم ایستاده بود یک تکان خورد…

خلاصه کتاب کف خیابون

فراکتاب
فراکتاب
دیدگاه شما چیست؟
شما اولین نفری باشید که درباره این مطلب نظر می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *