کتاب عقاید یک دلقک یکی از مشهورترین رمانهای تاریخ اثر هاینریش بل نویسندهی آلمانی است که توسط محدجواد شیری بازنچه ترجمه شده و به همت انتشارات شمشاد به چاپ رسیده است. داستان این کتاب در دورهی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان غربی رخ میدهد و شخصیت اصلی و راوی آن مرد جوانی به نام هانس شنیر (دلقک) است که به عنوان نماد وجدان اجتماعی جامعه به تصویر کشیده شده است. شریف لنکرانی، محمد اسماعیلزاده، رضا زارع و مترجمانی دیگر، از جمله کسانی هستند که این کتاب را برای انتشارات امیرکبیر، جامی و چشمه به فارسی برگرداندهاند. هر چند تعداد ترجمههای این رمان محبوب به فارسی، از انگشتان دو دست هم تجاوز میکند.
معرفی کتاب عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک، نوشتهی هانریش بل است که در سال 1972 به دلیل نوشتههایش که ترکیبی از مهارت حساس او در کاراکترسازی و جهانبینی گستردهی زمانهاش بوده و به تجدید حیات ادبیات آلمان کمک کرده است، موفق به دریافت جایزهی نوبل شد. این اثر، یک درام غمانگیز و رئال است که علاوه بر جنبهی زیستی شخصیت اول، وضعیت جامعهی آلمان که متأثر از دوران هیتلر بوده را در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، بررسی میکند.
راوی داستان، یک دلقک به نام “هانس شنیر” است. او ذهن آشفتهای دارد و از افسردگی رنج میبرد؛ چرا که از سمت معشوقهاش ترک شده و در حرفهاش شکست خورده است. هانس به دلیل اعتیاد به الکل، ذهن آشفتهای دارد و در دیدار با دوستان و آشنایان قدیمی، دائما به یاد خاطرات خود با معشوقهی از دست رفتهاش میافتد و آنها را مرور میکند. درست در همین رفتوآمدهای زمانی میان خاطرات هانس است که به علت اصلی طرد او از سوی جامعه و اطرافیاتش پی میبرید. ماری، هانس را به خاطر کاتولیک بودن ترک کرده است و همین مسئله برای دلقک کافی بود تا افکار و عقاید جامعهی کاتولیک را زیر سؤال ببرد.
خلاصه کتاب عقاید یک دلقک
برای نوشتن خلاصهی هر اثری لازم است تا مدتی با آن کتاب زندگی کنیم. اما زمانی که خود کتاب، در مورد یک زیست انسانی باشد، این نیاز بیشتر احساس میشود. عقاید یک دلقک نوشتهی هانریش بل، نویسندهی آلمانی است که توانست جایزهی نوبل را در سال 1972 از آن خود کند.
هانس شنیر که او را به عنوان دلقک میشناسیم، جوانی 27 ساله از خانوادهای متول است که تنها و بدون کمک خانواده زندگی میکند. او از شهری به شهر دیگر سفر میکند و از طریق اجرای نمایشهایش زندگی را میگذراند. داستان کتاب با بازگشت هانس به زادگاهش یعنی آلمان شروع میشود. او که در یک اجرای ضعیف، پایش آسیب دیده است، مورد بیمهری و کملطفی کارفرمایش قرار میگیرد. کارفرما برای خیریه کار میکند و علاوه بر کاهش دستمزد هانس، باعث میشود که او اسم و رسمش را از دست داده و نمایشهای بعدشاش کنسل شود. هانس در حالی که از بیپولی رنج میبرد، ناچار است رنج دوری از معشوقهاش که به تازگی او را ترک کرده نیز تحمل کند.
هانس همیشه خودش را یک هنرمند دانسته که بدون هیچگونه وابستگی به کلیسا فعالیت میکند. حالا بعد از دست دادن کارش، به بن؛ شهری که خانوادهاش در آن زندگی میکنند باز میگردد و در خانهی شخصیاش ساکن میشود. درست در همین زمان است که فلش بکهای ذهنی هانس به گذشته شروع میشود و مخاطب را در جریان تلخ و شیرینی زندگی و غم و نفرت و خشمهایش قرار میدهد.
خانوادهی هانس به ویژه مادرش، جزو پروتستانهای متعصب بودند که در طول جنگ خدمات زیادی برای ارتش انجام دادهاند. آنها دخترشان هنریتا را روانه جنگ کردند که او در جنگ کشته شد. هانس، یک برادر کوچکتر به نام لئو هم دارد که مدتی قبل به جرگهی کاتولیکها پیوسته و در رشتهی الهیات تحصیل کرده است. به همین خاطر از سوی خانواده طرد شده است. خانوادهی هانس در طول دوران جنگ، به شدت تحت تأثیر اوضاع جامعه قرار گرفتند. آنها با وجود ثروت فراوانی که داشتند، به شدت بخیل بوده و پول و غذای کافی را از فرزندان خود نیز دریغ میکردند. همین مسئله هانس را ناچار به ترک خانواده در سن 21 سالگی کرد و سبب شد که او به یک دلقک تبدیل شود.
به موازات این اتفاقات، هانس خاطرهی آشنایی خود را با ماری که یک زن کاتولیک بود مرور میکند. معشوقهای که بعد از چند سال زندگی مشترک او را ترک کرده است. هانس از این ماجرا سخت افسرده شده؛ به خصوص زمانی که متوجه میشود ماری قرار است با مرد دیگری به نام تسوپفنر ازدواج کند. او درک نمیکند که چرا ماری، ترکش کرده است. در حالی که دوستانش سعی دارند به او کمک کنند و برای بهبود اوضاع اقتصادی او پا پیش بگذارند؛ اما دلقک داستان سماجت میکند تا ماری برگردد.
اکنون که هانس به خانه بازگشته، دیگر بیکار است و آه در بساط ندارد. با آشنایان و دوستانش تماس میگیرد و سعی دارد با وعده و عید برای خودش پولی جور کرده یا کاری پیدا کند. اما کسی نمیتواند به او کمکی بکند. حتی پدر میلیاردش هم به او پیشنهاد کاری با دستمزد پایین را میدهد که هانس نمیپذیرد. او در خلال تماسهای تلفنی باخبر میشود که عشقش ماری، برای ماه عسل به رم رفته است. این خبر او را افسردهتر از قبل میکند. سرانجام با برادرش لئو تماس میگیرد و لئو که خودش در اوضاع مالی بدی به سر میبرد، قول مقداری پول به او میدهد و در خلال صحبتهایش به این اشاره میکند که با تسوپفنر دوست است. هانس با شنیدن این خبر، افسردگیاش تشدید میشود و درخواست پول را پس میگیرد.
در پایان داستان هانس با یک گیتار، بالش و سیگار به ایستگاه قطار میرود و در حالی که مردم در کلاهش سکه میاندازند، به اجرای نمایش میپردازد.
عقاید یک دلقک
موضوع کتاب عقاید یک دلقک
موضوع کتاب عقاید یک دلقک، حول محور اوضاع اجتماعی، مذهبی و سیاسی دوران جنگ و پس از آن میگذرد و در خلال آن دربارهی روابط عاشقانه، خیانتها و تأثیر جنگ روی خانوادهها صحبت میشود. این کتاب، روایتگر زندگی تلخ دلقکی است که از سوی همه حتی خانوادهی خود طرد شده است. در خلال آن، شرایط کلی جامعهی آلمان بعد از جنگ جهانی دوم شرح داده میشود.
موضوع کتاب، دربارهی دلقکی به نام هانس شنیر است که معشوقهاش ماری به دلایل مذهبی او را ترک کرده و در شرف ازدواج با شخص دیگری به نام هربرت تسوپفنر است. شخصی که نفوذ سیاسی و مذهبی قابل توجهی دارد و همین مسئله زمینهساز افسردگی هانس و روی آوردن به مشروب شده است. گذشته از اینها، هانس هیچ علاقهای به مذهب ندارد و همیشه در تلاش بوده تا با مذهبی نشان دادن خود، ماری را راضی نگه دارد. اما حالا که ماری رفته است؛ او میتواند همهی مذهبیون را سلاخی روانی کند.
برشی از متن کتاب عقاید یک دلقک
پدر و مادر من پروتستانهای متعصبی هستند و طبق روالی که در روزهای بعد جنگ مُد شده بود و همه میخواستند انعطاف و نرمش خودشان را در برابر آشتی ملی مذهبی به کاتولیکها نشان بدهند، من را به مدرسه کاتولیکها فرستادند. من به شخصه آدم مذهبی نیستم و حتی به هیچ کلیسایی وابستگی ندارم، اگر گاهی اوقات سرودها و دعاهای مذهبی را زمزمه میکنم شاید به دلیل تأثیر روحی و روانی آنهاست که به خودم تلقین میکنم. این زمزمهها بیش از هر چیز دیگری به من کمک میکنند تا بر دردهای خودم، یعنی سردرد و افسردگی که طبیعت به من تحمیل کرده غلبه کنم.
از وقتی ماری به جمع کاتولیکها پیوسته (البته ماری قبلا هم کاتولیک بود ولی نه این قدر متعصب، الان احساس میکنم این جمله پیوستن ماری به جمع کاتولیکها مناسب با وضعیت فعلی او باشد)، شدت دردهای من هم بیشتر شده است، طوری که دیگر این سرودها و دعاها هم تأثیری بر اوضاع من ندارند. فقط موقتا با یک چیز آرام میشوم و آن هم الکل است. البته راه درمان واقعی دردهای من فقط بازگشت ماری و حضور او در کنارم است که فعلاً ماری ترکم کرده و دیگر پیشم نیست. یک دلقک که مدام در حال نوشیدن الکل باشد و مست کند خیلی سریعتر از یک شیروانیساز که به خاطر مست بودنش از سقف پایین میافتد، سقوط میکند.
دانلود کتاب عقاید یک دلقک
برای دانلود کتاب عقاید یک دلقک، میتوانید با نصب اپلیکیشن فراکتاب نسخهی الکترونیکی این کتاب را دانلود و مطالعه کنید. این کتاب با قیمت مناسب در فروشگاه اینترنتی فراکتاب موجود است.
خرید کتاب عقاید یک دلقک
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید کتاب عقاید یک دلقک، نوشتهی هانریش بل فراهم شده است. شما میتوانید این اثر را در قالب نسخهی الکترونیکی تهیه کنید.