کتاب عارفانه

کتاب شهید احمدعلی نیری: زندگی نامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیر

امتیاز
5 / 4.8
مشاهده نمونه
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
15,000
خرید
50,000
12%
44,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟


کتاب عارفانه زندگی نامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری است که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است. بخشی از این زندگی نامه را مادر شهید به عنوان راوی داستان روایت می‌کند.

معرفی کتاب عارفانه 

عادت کرده‌ایم. زندگی ما شده است یک ماشین خودکار که صبح‌ها را به شب می‌رساند و روز بعد دوباره از نو! دیرزمانی بود که در ایام زندگی، فرصتی برای خودمان می گذاشتیم. کمی  فکر می‌کردیم، به گذشته، به آینده، ... خدا، ... قیامت و ... اما حالا تلویزیون و دیگر رسانه ها و اشتغالات خودساخته، فرصت فکر کردن را هم از ما گرفته‌اند.
راستی چه می‌کنیم!؟ به کجا می‌رویم؟ نکند علم و تکنولوژی و دیگر ابزار تمدن، ما را در خور و خواب و خشم و شهوت محصور کرده باشد. نکند که روزها را پشت هم طی می کنیم و تنها اندوخته‌ی ما از این دنیا فرصت‌های از دست رفته باشد. نکند که آخر کار دست خالی از این ویرانه برویم و راهی سفر شویم. نکند اصلاً ندانیم که برای چه آمده بودیم.
مگر نه اینکه اینجا خانه‌های ناپایدار و آنجا سرای ابد است و ما مسافرانی در کوچ، پس چرا به غفلت عمر را طی می‌کنیم؟! چرا مهار زندگی ما به دست شیطان سپرده شده؟ چرا برای خودمان وقت نمی‌گذاریم؟
چرا نمازها و عبادت ما ذره‌ای در ایمان ما مؤثر نیست؟ و صدها چرای دیگر که حتی فرصت فکر کردن به آن برای خودمان قائل نمی‌شویم!
گروه شهید ابراهیم هادی درباره کتاب عارفانه می‌گوید: ما در این مجموعه می‌خواهیم به سراغ یکی از خوبان این امت برویم. یکی از آن‌ها که در کنار ما بود، شبیه ما زندگی کرد. اما ساده و بی آلایش. او تمام زندگی‌اش با هدف بود. او خود را به دست روزمرگی نسپرد. او زندگی را از منظر دیگری نگاه کرد. تمام لحظاتش را به خوبی استفاده کرد. او به تمام معنا «عبد» بود.

کتاب عارفانه pdf

نسخه الکترونیک این کتاب با استفاده از کتاب عارفانه شهید نیری pdf تولید و عرضه شده است و در نرم افزار فراکتاب در دسترس شماست.

خلاصه کتاب عارفانه

شهید نیری جوانی بود که در همین نزدیکی‌ها زندگی می کرد. در محله‌ای در جنوب شهر تهران. در کنار بازار مولوی. البته حرف از قرن‌های گذشته نیست! افسانه و اسطوره سازی هم نیست. حرف از کسی است که در همین ایام معاصر در کنار ما زیست. مانند ما در همین دوران زندگی کرد. درس خواند، کار کرد. او به سادگی زندگی کرد و به سادگی بار سفر را به سوی مقصد بست و رفت. آن قدر ساده و بی آلایش که کسی او را نشناخت. حتی خانواده‌اش! هیچ کس او را نشناخت.
اما تفاوت او با امثال ما «یقین» او بود. او راه را شناخته بود. فهمیده بود که در دنیا به دنبال چه چیزی باشد. برای دقایق عمرش برنامه داشت. زندگی اش با آنچه خداوند برای انسان‌ها ترسیم منطبق بود. او پله‌های کمال را یکی پس از دیگری طی می‌کرد و فاصله‌اش را با اهالی دنیا بیشتر کرد.
می‌گفت: چرا این گونه‌اید؟! کمی بالا بیایید، بیایید تا ببینید آنچه دیدنی است! چرا به این ویرانه دل خوش کرده‌اید؟ چرا؟ او می‌گفت. و ما خفتگان در دامان غفلت، فقط به او نظاره می‌کردیم! هر چه می‌گذشت نورانیت باطن او در کلام و رفتارش تأثیر بیشتری می‌گذاشت؛ زیرا او اسیر دام دنیا نشد. برای ما از بالا می‌گفت. از اینکه اگر برای خدا کار کنید و اخلاص داشته باشید، چشمه‌های حکمت الهی به سوی شما جاری می‌شود.
آیت الله حق شناس هم، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دو نماز، سخنرانی شان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و … اما من را بی‌حساب و کتاب بردند.
رفقا! آیت‌الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی‌دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"
سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر از دوستان به سمت منزل احمدآقا که در ضلع شمالی مسجد امین‌الدوله در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند.
در منزل این شهید بزرگوار رو به برادرش اظهار داشتند:"من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. 
دیدم که یک جوانی در حال سجده است. اما نه روی زمین! بلکه بین زمین و آسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید ..."

کتاب عارفانه مناسب چه کسانی است؟

کتاب عارفانه مناسب افرادی است که به کتاب‌های دفاع مقدس و شهدا علاقه‌مند هستند.

بخشی از متن کتاب شهید احمدعلی نیری

ما نماز می‌خواندیم که رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا می‌دیدم که احمد از نماز خواندن و مناجات با خدا لذت می‌برد. شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عالم و عارف، طبیعی باشد اما برای یک پسربچه دوازده ساله عجیب بود.
من سعی می‌کردم که بیشتر با او باشم تا ببینم چه می‌کند. او رفتارش خیلی عادی بود مثل بقیه افراد می‌گفت و می‌خندید.
من فقط می‌دیدم، وقتی کسی راه را اشتباه می‌رفت خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد. او امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی‌کرد.
فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در جمع غیبت می‌کند و پشت سر دیگران حرف می‌زند. در این شایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد. با قاطعیت از شخص غیبت کننده می‌خواست که ادامه ندهد.
من در آن دوران نزدیک‌ترین دوست احمد نیری بودم. ما رازدار هم بودیم. یک روز به او گفتم: احمد، من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما یه سوالی ازت دارم! من نمی‌دونم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد کردی اما من ...

خرید کتاب عارفانه

در فراکتاب علاوه بر امکان دانلود کتاب عارفانه در نسخه الکترونیک امکان خرید نسخه چاپی کتاب نیز فراهم شده است.

خرید کتاب عارفانه

مشخصات کتاب شهید نیری را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

مشخصات
ناشر:
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
نویسنده: گروه نویسندگان
زبان: فارسی
تعداد صفحه: ۱۶۰
موضوع:
انقلاب و دفاع مقدس
قالب: الکترونیک و چاپی
صفحات کتاب :
160
کنگره :
DRS1626/ن9ع21395
دیویی :
955/0843092
کتابشناسی ملی :
4242765
شابک :
978-600-7841-26-6
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه عارفانه