شهید ابراهیم هادی در زمان حیاتش همه خصوصیات یک جوان برومند برای معروف شدن را داشت. او یک کشتی گیر حرفهای بود اما مسابقه فینال را خودخواسته باخت!! در این مطلب سعی داریم به پاسخ این سوال برسیم که چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد؟
چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد
شهید ابراهیم هادی در زمان حیاتش همه خصوصیات یک جوان برومند برای معروف شدن را داشت. او یک کشتی گیر حرفهای بود اما مسابقه فینال را خودخواسته باخت!! او در والیبال بسیار حرفهای بود به طوری که ناباورانه با چند نفر ورزشکار حرفهای بازی میکرد و برنده میشد. شهید هادی با توجه به ورزشکار بودن بسیار ورزیده و خوش تیپ بود اما وقتی فهمید این تیپ باعث توجه نامحرمان شده، ظاهرش را تغییر داد. چرا ابراهیم در بازار باربری میکرد بدون اینکه نیازی داشته باشد، تا با هوای نفسش مبارزه کند.
شهید ابراهیم هادی در دوران دفاع مقدس هم به عنوان یک نیروی ساده فعالیت کرده است و دوست داشت که گمنام هم شهید شود. این گمنامی در زمان حیات، بعد از شهادت نیز تا مدتها ادامه داشت. تا ابتدای دهه نود شمسی!
انتشارات شهید ابراهیم هادی با زندگی نامه این شهید متولد شد و توانست این شهید عزیز را از گمنامی خارج کند و او که در زمان حیاتش دستگیر خیلیها شد بعد از شناخته شدنش حالا هم خیلیها در حال حاجت گرفتن از شهید ابراهیم هادی هستند.
خواهر شهید ابراهیم هادی میگوید: امروز اگر میگویند ابراهیم مطرح شده است این دست ما نیست زیرا اگر کار برای رضای خدا باشد خدا انسان را برجسته میکند و عزت میبخشد.
آشنایی محمد بنا و شهید ابراهیم هادی
یکی از جالبترین نکات دربارهی شهید هادی که برای بسیاری از افراد جالب است دوستی و آشنایی محمد بنا، سرمربی اسبق و البته بهترین سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان با این شهید عزیز است.
در کتاب سلام بر ابراهیم میخوانیم که چند نفر قصد قمهزدن به محمد بنا را داشتهاند و ابراهیم هادی مانع این کار میشود.
محمد بنا در مصاحبهای در مورد شهید هادی گفت:« همدیگر را میشناختیم. در یک باشگاه تمرین میکردیم، در باشگاه ابومسلم؛ انتهای خیابان عارف، نزدیک میدان خراسان. خانهاش همان جا بود. مدتی کشتی فرنگی را رها کردم به باشگاه ابومسلم آمدم و کشتی آزاد کار کردم. ابراهیم هم آنجا تمرین میکرد، مدتی که در باشگاه ابومسلم کشتی آزاد تمرین کردم، باعث شد ابراهیم را بشناسم. قبل از انقلاب در دورهای با هم رفیق بودیم. او چند ماهی از من بزرگتر بود. بعد از انقلاب هم ما از آن محله رفتیم و از هم جدا شدیم. جنگ شده بود، ابراهیم به جبهه رفت و بعد خبر شهادتش را شنیدم. او انسانی والا مقام بود.
هادی قبل از جنگ کشتیگیر بود اما در جنگ به قهرمانی رسید، در واقع قهرمانی ابراهیم مقابل دشمن اتفاق افتاد. سنی هم نداشت که شهید شد. آن موقع خیلیها در سطح ملی خوب بودند و میتوانستند مدال بگیرند، اما به جبهه رفتند. اصغر منافیزاده هم فرنگیکاری بود که شهید شد، او قهرمان تیم ملی بود. رضا حوریا هم والیبالیست خوبی بود، او هم در کردستان شهید شد. خیلی از همدورهایها و رفقایم، دوستانی که در دوره کوتاهی که پاسدار بودم و آنها را میشناختم، شهید شدند.
نمیشود بزرگی کار آنها را وصف کرد، دنبال هدف والایشان رفتند و به بالاترین درجه رسیدند و خانوادههای آنها را باید روی سرمان بگذاریم.»
ویژگیهای شخصیتی ابراهیم هادی
با خواندن مطالب و شنیدن خاطرات اطرافیان، دوستان و خانواده از این شهید بزرگوار، درمییابیم که از چه شخصیت بزرگ و با منزلتی برخوردار بوده است.
شهید ابراهیم هادی در طول عمر خود بسیار به تزکیه نفس میپرداخت و غرور و تکبر را یکی از بزرگترین عوامل سقوط میدانست. این نوع نگرش ایشان باعث میشد تا دست به کارهایی مانند باربری بزند تا غرور و نفسش را بشکند تا به این طریق با نفس خود مبارزه کند و غرور سبب منحرف شدن او از مسیر درست و راست نشود.
از دیگر خصوصیات بارز این سرباز مخلص اسلام و وطن، این بود که در کوچکترین کارها رضایت خدا را مدنظر قرار میداد و برای رضایت خدا قدم برمیداشت. ابراهیم هادی معتقد بود که حتی اگر ورزش کردن به قصد رضایت خدا باشد، عبادت است.
از دیگر ارزشهای شخصیتی این شهید عزیز کمک به فقرای اقلیتهای دینی، پایبندی به نماز اول وقت، دوستی و هدایت افراد گمراهشده، کمک به مردم، خودسازیهای معنوی، توجه ویژه ایشان به کسب روزی حلال و … است. او همواره به دنبال گمنام ماندن بود و شاید دلیل اینکه چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد، همین موضوع باشد!
کتابهای به چاپ رسیده دربارهی شهید ابراهیم هادی
کتاب سلام بر ابراهیم ۱
سلام بر ابراهیم در دو جلد نوشته شده است.
کتاب سلام بر ابراهیم ۱ در سال ۱۳۸۶ به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری و نگاشته شد و نشر شهید ابراهیم هادی آن را به چاپ رساند. این کتاب با پرداختن به زندگی شخصی و بازگو کردن خاطرات شهید ابراهیم هادی، مورد توجه قرار گرفت و نظرات مثبت بسیاری را به خود جلب کرد. کتاب سلام بر ابراهیم یک به زبان انگلیسی ترجمه شده است و نسخه ترجمهشدهی آن نیز در دسترس میباشد.
دانلود رایگان کتاب سلام بر ابراهیم
برای دانلود رایگان کتاب سلام بر ابراهیم کافی است تا به سایت و یا اپلیکلیشن فراکتاب مراجعه کنید و نسخه دیجیتال این کتاب را برای مطالعه دانلود نمایید. علاقهمندان و اراتمندان این شهید بزرگوار میتوانند با دانلود نسخه دیجیتال، این کتاب را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
با مطالعه این کتاب رایگان که حاوی داستانهای کوتاهی از زندگی شهید است، خلاصه زندگینامه شهید ابراهیم هادی را خواهید خواند اما سایر آثاری که در ادامه معرفی میشود به ابعاد دیگری از زندگی هادی شهید اشاره دارد. با این وجود با مطالعه همین کتاب به پاسخ این سوال که چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد خواهید رسید.
سلام بر ابراهیم (جلد اول)
کتاب سلام بر ابراهیم ۲
سلام بر ابراهیم ۲ ادامه زندگینامه و خاطرات شهید گمنام، ابراهیم هادی است که با تلاش گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی به چاپ رسید.
سلام بر ابراهیم (جلد دوم)
کتاب خدای خوب ابراهیم
خدای خوب ابراهیم به خاطرات کوتاه و ویژگیهای قرآنی از شهید ابراهیم هادی میپردازد.
در بخشی از کتاب خدای خوب ابراهیم میخوانیم:
با ابراهیم به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمندهها رو انجام میدهیم. این هم مثل نمازه. با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و… اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاءالله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خود میبینی …
خدای خوب ابراهیم
کتاب یاران ابراهیم
یاران ابراهیم شامل چهل حکایت از دوستداران شهید هادی است که با شهادت راهی سفر آخرت شدند؛ همچنین در این مجموعه، چهل حکایت از عنایات و کرامات شهید گردآوری شده است.
کتاب یاران ابراهیم در انتشارات شهید هادی به رشتهی تحریر در آمد و منتشر شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یکی دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم. دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم.
شهید هادی را با خواندن سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال ۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم.
در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشالله شبیه ابراهیم هادی باشد. خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله میآید!
خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد. یکباره احساس کردم در میزنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را میدیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم.
باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟
گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقا ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچههای دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟ همسرم رفت و با کتاب بیقرار برگشت. تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم…
یاران ابراهیم
کتاب راز کانال کمیل
راز کانال کمیل روایت پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل، در کانال دوم فکه است. کتاب راز کانال کمیل در ۱۵۲ صفحه به مقاومت رزمندگان اسلام و واپسین روزهای پیش از شهادت شهید هادی پرداخته است. این کتاب با تلاش انتشارات شهید ابراهیم هادی تهیه، تدوین و روانهی بازار نشر شده است.
راز کانال کمیل
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یک ساعت بعد دوباره آتش بعثیها خاموش شد. ما از چندین موقعیت میتوانستیم خاکریز دشمن را نگاه کنیم.
لحظاتی بعد بچهها دیدند تعدادی بعثی با برانکارد برای انتقال مجروحان خودشان از خاکریزهای ب شکل جلو آمدند.
یکی از بچهها که تیراندازی خوبی داشت نشانهگیری کرد و …
بنکدار فریاد زد: نزنید، کسی حق تیراندازی ندارد، مگر ما مثل آنها خبیث هستیم. هر وقت برای جنگ جلو آمدند مردانه با آنها میجنگیم. بچهها در عین جوانمردی، گذاشتند تا بعثیها مجروحانشان را جمع کنند و به عقب ببرند و خشم خود را از اینکه چند ساعت قبل، آنها مجروحان ما را تیر خلاص زدند، به دستور فرمانده در خودشان فرو بردند.
اما در پشت میدان نبرد، فرمانده گردان کمیل در تاریکی سحرگاه، به سختی خودش را به فرمانده تیپ رساند، او با اشک و التماس از اکبر حاجیپور درخواست نیروی کمکی کرد. اما در جواب خواهش و تمنایش، برادر حاجی پور فقط سکوت کرد و آرامآرام اشک ریخت. از سوی قرارگاه، دستور توقف عملیات صادر شده بود. این یعنی اینکه از دست حاجیپور هم کاری ساخته نبود. حالا باید تا دستور بعدی و اعزام گردانها برای انجام عملیات صبر کرد.
از آنسو، بیش از صد نفر از نیروهای کمیل، به همراه معاون گردان در کانال سوم بودند. حدود ۱۲۰ نفر هم در کانال دوم زمینگیر شده بودند. حالا کانال، زیر آتش شدید نیروهای دشمن بود. اگرچه آتش از زمین و هوا میبارید اما شیربچههای گردان کمیل تصمیم گرفته بودند هر طور شده تا رسیدن فرمانده مقاومت کنند …
نظر شما در مورد اینکه چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد چیست؟
عشق فقط ابراهیم هادی
ابراهیم هادی یگانه شهید که بعد از آشنایی ، او بخوابم آمد و آسمانی بودنش را بمن نشان داد . و آن خواب بهترین خوابی بود که در عمرم دیدم چون چنان حس خوبی داشتم که تاچند ساعت بعد بیداری همان حال خوب را داشتم و......
سلام بر همگی شهدا ی باعزت. سلام بر شهید با عزت ابراهیم هادی شفای تمامی مریض ها التماس دعا🙏
زبان قاصر از وصف شهیدان است سلام بر ابراهیم هادی سلام برهمه شهدا حقیر را شفاعت کنید
سلام بر شهید عزیزم