مقام معظم رهبری در مراسم سی و چهارمین سالگرد حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی خود از شهیدی یاد کردند و نامش را بردند که وقتی امام(ره) رحلت کردند او تنها ۳ سال داشت و حالا ۸ سال است که از شهدای نهضت حضرت روح الله به حساب میآید. شهید مصطفی صدرزاده.
زندگینامه شهید مصطفی صدرزاده
مصطفی صدرزاده در تاریخ 19 شهریور 1365 در شوشتر استان خوزستان به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی بود و مادرشان سیده هستند. بعد از چند سال به خاطر حساسیت مادر شهید به آب و هوای اهواز راهی شمال کشور میشوند و در یک خانۀ کوچک در روستای بندپی شرقی در «گلیا » که به معنی گلوگاه بود، در استان مازندران به زندگی ادامه میدهند. مصطفی در یادگیری لهجهها استعداد خوبی داشته است و دو ماه در شمال لهجه مازندرانی را یاد میگیرد. بعد از دو سال از مازندران راهی کهنز شهریار میشوند.
شهید در محله خود در شهریار با بسیج آشنا میشود و در ساخت مسجد محله هم بسیار کمک رسان است و چهارشنبه هر هفته را وقف حضور در مسجد میکند. شهید مصطفی صدرزاده قبل از اتمام درس و گرفتن دیپلم طلبه میشود. ایشان در سال 1386 و در 13 اردیبهشت با دختر یکی از همسایهها که بعدا متوجه میشوند خواهر یکی از دوستان ایشان است عقد میکنند و در 19 شهریور همان سال همزمان با روز تولد شهید مراسم ازدواج را برگزار میکنند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای فاطمه و محمدعلی است.
مصطفی صدرزاده از تابستان سال 1392 و تا زمان شهادت چندین بار برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها به سوریه اعزام میشود و هر بار هم با یک عنوان، بار اول به عنوان آشپز یک گروه و تا زمانی که به عنوان یک افغانی وارد تیپ فاطمیون میشوند و فرمانده گردان عمار این تیپ میشوند. ایشان صرف دو ماه میتواند لهجه افغانستانی را یاد میگیرد و وارد تیپ فاطمیون میشود.
شهید مصطفی صدرزاده در تاریخ 1 آبان 1394 مصادف با ظهر تاسوعا در عملیات محرم در حومه حلب در درگیری با داعش به شهادت میرسند.
کتاب شهید مصطفی صدرزاده
درباره شهید مصطفی صدرزاده 5 کتاب توسط سه انتشارات روایت فتح و راه یار و تقدیر منتشر شده است که در فراکتاب عرضه شده است و در ادامه معرفی میشوند.
خلاصه کتاب قرار بی قرار
کتاب قرار بی قرار، به قلم فاطمه سادات افقه(نویسنده کتاب) به روایت داستان هایی از مصطفی صدرزاده(شهید مدافع حرم), از زبان آشنایان و دوستان شهید با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون میپردازد. او آبان ماه سال 1394 روز تاسوعا در عملیات محرم در حومه حلب به شهادت رسید.
خرید کتاب قرار بی قرار
در فراکتاب نسخه الکترونیک کتاب قرار بی قرار و نسخه چاپی کتاب با تخفیف ویژه در دسترس شماست.
کتاب قرار بی قرار
کتاب قرار بی قرار، به روایت داستان هایی از مصطفی صدرزاده, از زبان آشنایان و دوستان شهید با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون میپردازد.
کتاب در مکتب مصطفی
کتاب در مکتب مصطفی جستاری علمی درباره سیره تربیتی مصطفی صدرزاده(شهید مدافع حرم)، بهعنوان الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکلهای مردمی است. این کتاب را جمال یزدانی بر اساس تحقیقات محمدمهدی رحیمی نوشته است.
کتاب در مکتب مصطفی
نویسنده کتاب در مکتب مصطفی با نگاه به تربیت غیررسمی، از جمله طرح تربیتی صالحین که توسط سازمان بسیج مستضعفین اجرا شده است، به این موضوع میپردازد که مستشاران، فرماندهان و رزمندگان جوان در میدان نبرد با تکفیریها در سوریه، نشان میدهد که جریان تربیت غیررسمی، که اکثرا در پایگاههای بسیج و هیئات حضور دارد، توانسته است نیروهای تراز انقلاب اسلامی را توانمند تربیت کند.
دانلود رایگان pdf کتاب اسم تو مصطفاست
کتاب اسم تو مصطفاست نوشته راضیه تجار زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده که از زبان همسر ایشان سمیه ابراهیم پور در انتشارات روایت فتح به نگارش درآمده است. این کتاب نسخه الکترونیک ندارد و امکان دانلود آن وجود ندارد. اما نسخه چاپی کتاب با تخفیف ویژه در اختیار شماست.
کتاب اسم تو مصطفاست
کتاب اسم تو مصطفاست روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور. مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
کتاب سرباز روز نهم
کتاب سرباز روز نهم نوشته نعیمه منتظری (نویسنده کتاب)، داستان زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده را روایت میکند.
کتاب پیش رو حاصل زندگی مجاهدانه و خستگی ناپذیر شخصی است که میتواند در دوره حاضر، بی شک الگویی دست یافتنی باشد. او که از سال ۱۳۹۲ با دهها ترفند پایش را به سوریه باز میکند، ظرف دو سال از چهرههای مؤثر مدافعان حرم میشود؛ تا جایی که سردار شهید سلیمانی را به تمجید وامیدارد.
کتاب سرباز روز نهم
کتاب سرباز روز نهم؛ روایتی از زندگی و زمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده که پژوهش و مصاحبه آن برعهده محمدمهدی رحیمی، پریسا وزیرلو، فرزانه مردی و تدوین آن برعهده نوید نوروزی و پریسا وزیرلو بوده و بازنویسی کتاب توسط نعیمه منتظری صورت گرفته است.
کتاب سید ابراهیم
این مجموعه کتاب مصوری مشتمل بر داستانهای کوتاهی است که درباره زندگی و خاطرات شهيد مدافع حرم «مصطفي صدرزاده» نگاشته شدهاند. «نذر حضرت ابوالفضل»، «غيرت و تعصب ديني»، «افشاي راز»، «جهاد فرهنگي»، «سبک زندگي» عناوین برخی از داستانهای اين کتاب هستند. اين داستانها از زبان نزديکان و آشنايان شهيد روايت شدهاند و در آنها سعی شده سيمای واقعي شهيد «مصطفی صدرزاده» بهخوبی برای مخاطبان به خصوص نسل جوان روشن گردد.
کتاب سید ابراهیم
کتاب سید ابراهیم اثری از مهدی گودرزی می باشد که تا کنون در دو نوبت توسط نشر تقدیر به چاپ رسیده است .
وصیتنامه شهید مصطفی صدرزاده
بسم رب الشهدای و الصدیقین
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست.
سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.
شکر خدایی را که از میان اینهمه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد.
و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد.
و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.
خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است.
از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بیتابی و ناراحتی بیش از حد نکنند و اشکها و گریههای خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند.
پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا میکنم بندهرو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگهداری کردید و بعد از جنگ هم برای درسخواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا میداند که چقدر نگران کردهام اذیت کردهام و شما تحمل کردید زیرا تلاش میکردید تا فرزندتان عاقبتبهخیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی میخواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش میکنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچکس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا میداند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضیها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم.
از همسر عزیزم میخواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم میگویم میدانم که بعد از بنده دخترم یتیم میشود و شما اذیت میشوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه،فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان، آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا میکنم بنده حقیر با ببخشد زیرا میدانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچههای ما یتیم شدند، زنها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست، دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضیها نگهداشته نشد و برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم…
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
بیبی زینب (س) آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسین (ع) بیاحترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بیبیجان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بیبی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن.
و منالله توفیق
مصطفی صدر زاده
۴ مرداد۱۳۹۲