شهید بهمن باقری متولد 1340/11/11 و تاریخ شهادت 1367/01/29 می باشد. او فرمانده مخابرات قرارگاه نوح در سال 66 و از جمله افرادی بود که تا انتها، پای ارزش های انقلابی ایستاد و سرانجام جان خود را در این راه فدا کرد.
زندگینامه شهید بهمن باقری
فروردین ماه 67 بود که در پاتک عراق به فاو، در کنار پل بعثت به شهادت رسید ولی 13 سال بعد یعنی در سال 1380 پیکرش به میهن اسلامی بازگشت و در میان انبوه مردم وفادار تشییع و به خاک سپرده شد.
نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری
نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری، سعی می‌کند تا از کیان و خانواده اش در مقابل جنگی که هیچگاه فکرش را هم نمی‌کرد وارد خانه‌اش شود دفاع کند، با وجود اینکه بسیاری از اقوام او به شهادت میرسند و همه چیزش را از دست میدهد اما همچنان امید برای بازسازی خرمشهر در قلب او زنده است.
ساجی، عنوان کتابی است که از سال‌های کودکی نسرین باقرزاده در خرمشهر شروع شده و تا زمان جنگ در این شهر ادامه پیدا می‌کند. چند روز ابتدایی جنگ خانواده باقرزاده در خرمشهر بودند، اما به درنهایت به اجبار خرمشهر را ترک کرده و مانند دیگر زنان حاضر به شیراز می‌روند، اما مردها در خرمشهر مانده و از این شهر حفاظت می‌کنند.
در این دوران اتفاقات مختلفی می‌افتد که جذابیت‌های خاصی دارد. بانوان یا به خرمشهر و بوشهر یا در شهرهای دیگر پراکنده می‌شوند، اما راوی این خاطرات به خاطر اینکه در خرمشهر می‌ماند و کنار همسرش قرار دارد به شهرهای گوناگون مثل قم، ماهشهر و آبادان رفته و مدتی را در این شهرها زندگی می‌کند. وی روزها و شرایط سختی را می‌گذراند و سال‌های پایانی دوباره به خوزستان باز می‌گردد تا اینکه در 29 فروردین 1367 سردار باقری به شهادت می‌رسد.
معرفی کتابهایی پیرامون شهید بهمن باقری
کتاب ساجی و نیمه ی پنهان ماه شهید بهمن باقری، از جمله کتابهایی هستند که به شرح زندگی این شهید می پردازند. در ادامه با هریک از این کتابها آشنا می شوید.
معرفی کتاب ساجی
کتاب ساجی به قلم بهناز ضرابی در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. در این کتاب نویسنده سعی دارد تا با یک نگاه دوستانه به روایت جنگ تحمیلی بپردازد. جهت دانلود کتاب ساجی pdf و صوتی به اپلیکیشن فراکتاب مراجعه نمایید و با پرداخت مبلغ اندکی از خوانش این کتاب لذت ببرید.
ساجی
بخشی از متن کتاب ساجی
جنگ شهرها به تهران هم رسیده بود. مادر و مادرشوهرم و دایی ها به اهواز آمدند. می خندیدند و می گفتند که مردم از ترس بمباران رفته اند به روستاها و شهرهای امن و ما آمده ایم وسط آتش.
اسفند 1366 بود. آن ها تا بعد از تعطیلات نوروز ماندند. حضورشان روحیۀ همه را بهتر کرد. عصر سیزده به بدر اول رفتیم زیر پل اهواز، لب کارون. خیلی شلوغ بود. یک ساعتی که نشستیم دیدیم بچه ها نمی توانند بدوند و بازی کنند. بهمن گفت: «بریم آتیشا. » وسایل را جمع کردیم و رفتیم. از جادۀ خاکی و قدیمی گذشتیم. بیرون از شهر چند مشعل سوزان گاز در محوطه ای وسیع و خاکی وجود داشت.
معمولاً خانواده ها شب های سرد زمستان آنجا جمع می شدند. شام و چایی می خوردند و بچه ها در روشنایی محل فوتبال بازی می کردند. قبل از انقلاب، تعدادی اسب کرایه ای هم بود برای سوارکاری. آنجا دشتی فراخ بود و بچه ها به راحتی می توانستند بازی کنند.
بهمن باز تخته چوبی پیدا کرد و سیبل و مسابقۀ تیراندازی راه انداخت. سبزی پلو و ماهی کباب پخته بودم. کاهو و سکنجبین هم برده بودیم. می خندیدیم که ما چقدر بی جنبه ایم و باز کمی سبزه و آب و هوای خوب دیده ایم.
نیمه ی پنهان ماه شهید بهمن باقری
مجموعه «نیمه پنهان ماه» برنامه‌ای گفت‌وگومحور و مستند است که در هر قسمت با حضور همسران یکی از شهدای انقلاب یا دفاع مقدس، به زندگی یکی از شهدای انقلاب یا دفاع مقدس می‌‌پردازد.
در یک قسمت از برنامه نیمه ی پنهان ماه، به گفتگو با همسر شهید بهمن باقری، می پردازد.
در جدول زیر خلاصه اطلاعات زندگینامه شهید بهمن باقری را مشاهده کنید.
| زندگی نامه شهید بهمن باقری |
|
| نام و نام خانوادگی: | بهمن باقری |
| تاریخ تولد: | 11 بهمن 1340 |
| تاریخ شهادت: | 29 فروردین 1367 |
| محل شهادت: | فاو عراق |
| نحوه شهادت: | اصابت بمب خوشه ای |
| محل دفن: |
گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام – ق 2 – ر 16 |
بسیار عالی، و خیلی خوشحالم که همین دیروز با پسر این شهید بزرگوار آشنا و همکار شدیم، اولین بار که این مرد جوان را دیدم، در چهره ایشان چیزی جز مهر و محبت و ایمان چیزی ندیدم، و چقدر خونگرم و متواضع بودن، خداوند حافظشان باشد،،