دسته‌بندی‌ها:
آموزشی اخبار و رویدادهای حوزه کتاب بررسی و نقد کتاب خلاصه کتاب عمومی مسابقات و چالش های کتابخوانی معرفی انتشارات معرفی کتاب معرفی نویسندگان و مترجمان
مجله فراکتاب
پیش فرض

خلاصه کتاب با بابا

اردیبهشت 1402 . فراکتاب

کتاب با بابا، اثر جدیدی از انتشارات شهید ابراهیم هادی با موضوع تجربه های نزدیک به مرگ و پیرامون زندگی شهید حاج محمد طاهری و فرزند ایشان نگارش شده است. پیش از این کتاب‌های سه دقیقه در قیامت، بازگشت و شنود پیرامون این موضوع منتشر شده بود.

معرفی کتاب با بابا

در دنیایی که هر کسی به دنبال الگوی کاملی برای خود می‌گردد، شاید این جمله «شهدا شمع محفل بشریت‌اند» راهگشای بسیاری از افراد باشد؛ الگوهایی که هر یک به نوبه خود جهان جدیدی را در این دنیا ساخته‌اند. با اینکه غرب و شرق، آنها را افسانه و اساطیر می‌دانستند ولی مشیت الهی بر آن شد که این افراد به برکت انقلاب اسلامی ظهور پیدا کنند و تمدن جدیدی بسازند و شناخته شوند؛ افرادی که نه در حاشیه تاریخ، بلکه به متن تاریخ آمدند و مسیر تاریخ را تغییر دادند.
شهید حاج محمد طاهری یک سمبل و نمادی از رزمندگان دفاع مقدس است که برای خیلی‌ها ناشناخته‌اند. افرادی که هرکدام دریایی بودند از ایمان، اخلاص، احساسات متعالی، افکار و اراده‌های بزرگ و متأسفانه ما قدرشان را نمی‌دانیم. صحبت‌های ایشان را اگر در جمع جوانان غرب و شرق عالم بخوانیم، به احترام او بلند می‌شوند و کف می‌زنند. چون چنین انسان‌هایی را نه دارند و نه دیده‌اند. امروز نمونه‌هایی مثل شهید طاهری، جهان جدیدی را در این دنیا ساخته‌اند. این افراد تمام جهت روحشان به سمت خداوند و معنویات بود و به هیچ‌چیز دیگر در این عالم توجه نداشتند.
«با بابا» داستان فرزند شهید طاهری را بازگو می‌کند که در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی می‌شود و 18 روز به کما می‌رود اما بعد از مدتی که به هوش می‌آید و به شرایط عادی برمی‌گردد، معلوم می‌شود آن 18 روز را در بهشت برین، مهمان پدر شهیدش بوده است.

خلاصه کتاب با بابا

امروز دشمن از شخص شهید طاهری و امثال او نمی‌ترسد بلکه از شخصیت او می‌ترسد و در نوع مبارزه با این انسان جدید، درمانده است. اینجاست که برای ما شناخت شخصیت این افراد اهمیت پیدا می‌کند. حاجی طاهری از نظر رسمی تا ششم ابتدایی بیشتر درس نخوانده بود، ولی از نظر معرفتی از اکثر کسانی که می‌شناسیم، خیلی بالاتر بود. اندیشۀ او نشانگر روح بزرگ او بود. عالی‌ترین متون خودسازی و عرفانی را می‌توان در اندیشۀ ایشان دید. هدف از مبارزه، چگونگی مبارزه و چگونگی ادامه آن را می‌توان از ایشان پرسید. در نبرد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری با دشمن، باید به اندیشۀ شهید طاهری نگاه کرد. اگر از زاویه‌ای که ایشان به موانع در مبارزه نگاه می‌کرد نگاه کنیم، سرنوشت نبرد نرم‌افزاری با دشمن هم تغییر خواهد کرد. ایشان می‌گفت من می‌بینم روزی را که از همۀ موانع دشمن عبور می‌کنیم و وارد کربلا و قدس می‌شویم. جملاتی که ایشان در جبهه، قبل از عملیات بدر می‌گفت، رمز پیروزی انقلاب و رمز جهانی‌شدن این موج بیداری اسلامی است.
کتاب «با بابا» داستان فرزند این شهید بزرگوار را بازگو می کند. فرزند ایشان دانشجوی سال آخر پزشکی بوده که در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی می‌شود. او مدت 18 روز به کما می‌رود و همه در صدد هستند اعضای بدنش را اهدا کنند؛ اما به یک‌باره این جوان به هوش می‌آید. پس از مدت‌ها که وی شرایط طبیعی خود را بازمی‌یابد، معلوم می‌شود 18 روز در بهشت پروردگار، مهمان پدر شهیدش بوده و با خاطرات زیبایی از هم‌نشینی با شهدا به میان نزدیکان خود بازگشته است؛ او تجربه‌ی نزدیک به مرگ عجیبی داشته و مشاهداتش توصیف کاملی از نعمت‌های بهشت برزخی دارد.پدرش از سرداران بااخلاص جبهه‌ها بود که استاد رحیم پور ازغدی و سرداران بزرگ جنگ خاطرات زیبایی از او نقل کرده‌اند.

خرید کتاب با بابا

کتاب با بابا

کتاب با بابا

کتاب با بابا از نشر ابراهیم هادی مربوط به خاطرات نزدیک به مرگ یک فرزند شهید است که به نقل خاطرات زیبای او و پدر شهیدش حاج محمد طاهری در عالم بهشت برزخی می پردازد.

خرید کتاب با بابا

برشی از متن کتاب با بابا

شهید طاهری از دوستان صمیمی شهید برونسی بود. آنها مثل دو برادر بودند. هر دو شبیه هم، هر دو شش کلاس سواد داشتند اما بسیار اهل مطالعه بودند. برونسی قبل از جنگ بنایی می کرد و طاهری چوپان بود. اما هر دو توسلات عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشتند. در فتح المبین به گردان آقای طاهری دستور دادند که حمله را آغاز و سنگرهای دشمن را تصرف کند. آقای طاهری مشاهده کرد که اگر از روبرو به دشمن حمله کند با تلفات سنگین مواجه می شود. توسل کرد به مادر سادات، فکری به ذهنش رسید. با راهنمای گردان مشورت کرد و از سمت دیگری پیشروی را آغاز نمود. آنها بدون تلفات سنگرهای دشمن را دور زدند و تعداد زیادی از نیروهای دشمن را اسیر گرفتند. 💐شهید حاج محمد طاهری، جانشین تیپ امام صادق ع همراه با شهید برونسی در عملیات بدر جاودانه شد.
در بخشی دیگر میخوانیم؛
من نمی دانم چه زمانی روح از بدنم خارج شد و نمی دانم چه مدتی خارج از بدنم بودم، اما این را حس کردم که از داخل یک تونل نورانی عبور کرده و به جایی رفتم که سراسر نور بود بعدها وقتی کتاب های تجربه های نزدیک به مرگ را خواندم، – مشاهده کردم خیلی از کسانی که به آن سوی عالم رفته اند، با شور خاصی از این تونل نورانی صحبت می کنند. در صورتی که به نظر – من، این تونل خیلی مهم نبود، آنچه بعد از این تونل نورانی دیده = | می شد، بسیار عجیب تر و مهم تر بود. درست مثل اینکه یک نفر با هواپیما به مشهد برود و وقتی بگویی چه د خبر؟ او دائم از هواپیما یا از مسیر سفر بگوید! اما از مقصد حرفی نزند. این تونل، مسیر عبور بود و مرا به سرزمینی وارد کرد که توصیف نشدنی است. من چیزهایی دیدم که تمام زندگیم را دستخوش تغییرات کرد. تفکرات من نسبت به قبل از حادثه بسیار متفاوت شد.
آنچه دیدم مانند این بود که مثلا شما تصاویر سیاه و سفید جنگل های شمال را بر روی کاغذ ببینید، یا این که به واقع وارد جنگل شده و آنجا را از نزدیک لمس کنید! مثال دنیا با آنجا تقريبا اینگونه است. آنجا همه چیز واقعی بود. هیچ چیزی انسان را آزار نمی داد. نور بود، ولی آفتاب انسان را اذیت نمی کرد. سرما و گرما معنا نداشت. همه چیز در اوج زیبایی بود. سرسبزی آنجا و درختان و بوته هایش هیچ مثل و مانندی در دنیا نداشت. آنجا گرسنگی، بی حالی، مریضی و هر چه که از ضعف جسمی است معنا نداشت. من از یک محیط بی ارزش، وارد یک مکان بسیار عالی شده بودم. نمی دانم آنچه دیده ام را چگونه توصیف کنم. مگر می شود با علم محدود بشری و با این کلمات و عبارات، بهشت را توصیف کرد؟! انجا تمام درختان و بوته ها و همه چیز در اوج زیبایی بود.
چیزی که می خواستی بلافاصله مهیا می شد. بر روی درختان، انواع میوه ها وجود داشت، تمام میوه ها رسیده و براق بود. اگر اراده می کردم میوه ها جلو می آمدند.
آنجا همه اش لذت بود. باور کنید اوج لذت های دنیا با آنچه من در آن جا دیده ام قابل مقایسه نبود. اینجا تمام لذت ها با درد و سختی و با خستگی و سستی همراه است، اما آنجا بهترین ها را می خوردی و احتیاج و به دفع نبود. بیماری و کسالت، پیری و خستگی هیچ معنایی نداشت اینجا مثلا وقتی به بهترین جنگل ها می رویم، ترس از حیوانات و یا سرما و گرما و یا حتی حشرات و خزندگان، مانع لذت بردن کامل انسان می شود، اما آنجا لذت مطلق بود، بدون هیچ مشکل یادم هست وقتی در میان درختان راه می رفتم، صدای زیبایی به گوشم رسید، مانند صدای چه چه پرندگان! اما پرنده ای ندیدم خوب که دقت کردم دیدم تمام برگها و درختان و تمام آنچه اطرافم بود، ذکر خداوند را می گفت.
درباره ی ناشر
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، در سال 1386 و با تالیف و انتشار کتاب “سلام بر ابراهیم” آغاز به کار کرد. پس از اقبال گسترده و بازخوردهای بسیار مثبتی که نسبت به این کتاب در جامعه ایجاد شد، به مرور کتاب‌های دیگری از جمله “سلام بر ابراهیم 2″، “راز کانال کمیل”، “پسرک فلافل فروش”، “علمدار” و کتاب‌های متعددی از این ناشر روانه‌ی بازار نشر شد. انتشارات شهید ابراهیم هادی که بنای کار خود را بر فعالیت غیردولتی و غیرسازمانی (خصوصی) پیرامون سبک زندگی و زندگی‌نامه‌ی شهدا قرار داده، تاکنون موفق به نشر بیش از 85 عنوان کتاب طی حدود ده سال شده است. از پرفروش‌ترین کتاب‌های انتشارات شهید هادی می‌توان به سلام بر ابراهیم 1 و سه دقیقه در قیامت اشاره کرد که تاکنون بیش یک میلیون نسخه از آن‌ها چاپ و توزیع شده؛ جالب توجه است که کتاب سلام بر ابراهیم 1 به چندین زبان دیگر نیز ترجمه و در کشورهای دیگر به چاپ رسیده است.

pdf کتاب با بابا رایگان

دانلود کتاب با بابا رایگان باعث تضییع حق نویسنده و ناشر خواهد شد. این کتاب در حال فروش است و ناشر روی آن سرمایه گذاری کرده است.

فراکتاب
فراکتاب
عبدالله محرم زاده
05 آذر 1402

کتاب آموزنده ولذتبخشی است ایکاش همه فرصت کنند حداقل یکبارآنرابخوانندوبالذات معنوی زندگی آشناشوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *