دسته‌بندی‌ها:
آموزشی اخبار و رویدادهای حوزه کتاب بررسی و نقد کتاب خلاصه کتاب عمومی مسابقات و چالش های کتابخوانی معرفی انتشارات معرفی کتاب معرفی نویسندگان و مترجمان
مجله فراکتاب
پیش فرض

بهترین ترجمه کتاب آرزوهای بزرگ

مرداد 1403 . سمانه خوش انگشت

آرزوهای بزرگ، رمانی است از چارلز دیکنز، نویسنده نامدار انگلیسی که، روایت کامل و واضحی از اوضاع اجتماعی و سیاسی زمان نویسنده است که دیکنز این حقایق را با لحنی زیبا و لطیف بیان کرده است. در این مطلب بهترین ترجمه کتاب آرزوهای بزرگ را معرفی می‌کنیم.

کتاب آرزوهای بزرگ

کتاب آرزوهای بزرگ (Great Expectations) از بهترین آثار چارلز دیکنز است که مضامینی مانند زندگی مجلل و طبقه فرودست، عشق و ترس، قتل و جنایت را به تصویر می‌کشد. او در این کتاب تضاد تاریکی و روشنایی را برای شما به تصویر می‌کشد.

آرزوهای بزرگ داستانی از دردها و مشقت‌هایی است که امکان دارد هر فردی در زندگی خود با آن‌ها روبه‌رو شود. سختی‌هایی که حتی ممکن است هر فردی را از انسانیت دور کند. این کتاب به شما نشان می‌دهد ثروت باعث تغییر شخصیت نمی‌شود و برای رسیدن به خود واقعی و یافتن انسانیت درون خود باید در مسیر درست قرار بگیرید.

بهترین ترجمه کتاب آرزوهای بزرگ

این داستان که یکی از برترین آثار کلاسیک در قرن نوزدهم میلادی است در ایران با ترجمه‌های مختلفی چاپ شده است. از ترجمه‌های این کتاب می‌توان به ترجمه ابراهیم یونسی در نشر دوستان، محسن سلیمانی در نشر افق، فرناز اخوان طباطبایی در نشر مانا کتاب، مهسا محجوب لاله در نشر نودا، محبوبه کریمی در نشر قدیانی، پروین ادیب در نشر کتاب پارسه، میترا کوچاری در نشر سایه گستر، صبا اسلامی در نشر محراب قلم، فاطمه امینی و مهدی علوی در نشر دبیر و زهره میرزایی در نشر پنگوئن اشاره کرد.

این ترجمه‌ها هم به صورت متن کامل هم خلاصه و هم در حوزه کتاب کودک و نوجوان انتشار یافته است؛ یکی از بهترین ترجمه‌های کتاب آرزوهای بزرگ را می‌توان از محسن سلیمانی دانست که به همت نشر افق منتشر شده است.

کتاب آرزوهای بزرگ ترجمه محسن سلیمانی

کتاب آرزوهای بزرگ ترجمه محسن سلیمانی، بصورت چاپی در فراکتاب موجود می باشد.

15 تخفیف
محسن سلیمانی
مترجم
چارلز دیکنز
نویسنده
خرید کتاب
خرید کتاب

فیلم آرزوهای بزرگ

فیلم آرزوهای بزرگ در ژانر درام به کارگردانی دیوید لین است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. این فیلم برگرفته از رمان آرزوهای بزرگ نوشته چارلز دیکنز می باشد.

خرید کتاب آرزوهای بزرگ

برای خرید کتاب آرزوهای بزرگ، بصورت چاپی به اپلیکیشن فراکتاب مراجعه کنید.

15 تخفیف
محسن سلیمانی
مترجم
چارلز دیکنز
نویسنده
خرید کتاب
خرید کتاب
15 تخفیف
چارلز دیکنز
نویسنده
محراب قلم
ناشر
خرید کتاب
خرید کتاب
9 تخفیف
ابراهیم یونسی
مترجم
چارلز دیکنز
نویسنده
خرید کتاب
خرید کتاب

خلاصه کتاب آرزوهای بزرگ

داستان آرزوهای بزرگ از زبان پسر 7 ساله‌ای به نام «پيپ» روایت می‌شود و تا 35 سالگی او ادامه پیدا می‌کند. پیپ پسری است كه با خواهر و شوهرخواهر آهنگرش زندگي مي‌كند. آن‌ها زندگی محقر و فروتنانه‌ای را در کلبه‌ای روستایی می‌گذرانند.

مدت زمانی می‌گذرد و زنی میانسال و ثروتمند به نام «خانم هاویشام» از پیپ می‌خواهد تا گاهی برای حرف زدن و همنشینی به او سر بزند. هاویشام زنی بداخلاق است که در عمارتی قدیمی، فرسوده و نامرتب، که در آن غم و اندوه گذشته موج می‌زند زندگی می‌کند. معشوقه‌ی خانم هاویشام در گذشته‌ و درست هنگام مراسم عروسی، او را ظالمانه ترک کرده است. به همین دلیل او از مردها متنفر است و می‌خواهد که از مردها انتقام بگیرد.

خانم هاویشام دختر خوانده‌ای زیبا، اما مغرور و لجوج به نام «اِستِلا» را به سرپرستی گرفته است تا او را مثل خودش متنفر و کینه‌جو از مردان تربیت کند. پیپ بعد از مدتی رفت و آمد به این خانه دل‌بسته‌ی استلا می‌شود. اما درست از زمانی که دخترک او را به خاطر شرایط زندگی‌اش تحقیر می‌کند، پیپ آرزوهای بزرگی را در سر می‌پروارند و این آرزو رهایی از زندگی محقر روستایی و زندگی کردن مثل نجیب‌زادگان و اشرافیان است. از این لحظات داستان پیپ پی آرزوهای بزرگ خود می‌رود و با حوادث و اتفاقات و در نهایت پایانی عجیب مواجه می‌شود.

آرزوهای بزرگ متن

روز بعد جو بهترین لباسش را پوشید و با هم به طرف خانه‌ى خانم هاویشام راه افتادیم. خواهرم از این‌که خانم هاویشام او را دعوت نکرده بود خیلى عصبانى بود. براى همین هم تا خانه‌ى دایى پامبل چوک همراه هان آمد تا در آن‌جا منتظرمان بماند. این‌بار هم مثل همیشه استلا در را به رویمان باز کرد و بدون این‌که بهمان محل بگذارد ما را به اتاق خانم هاویشام برد. خانم هاویشام پشت میز آرایشش نشسته بود و وقتى ما وارد شدیم رویش را برگرداند و گفت: «آه پس شوهر خواهر این پسر شما هستید!»

فکر نمى‌کردم جوىِ عزیز این‌جورى باشد. چون با موهاى ژولیده‌اش مثل پرنده‌اى غریب، ساکت و صامت ایستاده و دهانش را باز نگه داشته بود طورى‌که انگار مى‌خواست یک کرم بگیرد. به علاوه در تمام مدت به جاى این‌که با خانم هاویشام حرف بزند از خجالت فقط با من حرف مى‌زد. مؤدبانه ولى قرص و محکم به من گفت: «پیپ، مى‌خواهم بگویم وقتى با خواهرت ازدواج کردم به قول معروف عزب بودم.»

سمانه خوش انگشت
سمانه خوش انگشت
دیدگاه شما چیست؟
شما اولین نفری باشید که درباره این مطلب نظر می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *