با کتاب زیر تیغ شامل خاطراتی از شهید حججی که به روایت پدر و مادر، همسر و خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی و همرزمان شهید، تجدید چاپ شد.
معرفی کتاب زیر تیغ
کتاب زیر تیغ از نشر یازهرا خاطراتی از شهید محسن حججی می باشد. این کتاب به اهتمام علی اکبری مزدآبادی است. این کتاب خاطرات شهید محسن حججی به روایت از خانواده، همسر، دوستان و همرزمان شهید می باشد. زیر تیغ با تصاویر شهید محسن حججی گردآوری شده است.
کتاب زیر تیغ با تصاویر شهید محسن حججی گردآوری شده است.
شهید حججی در تاریخ 21 تیر ماه 1370 در نجف آباد چشم به جهان گشود و در تاریخ 9 مرداد 1393 ازدواج کرد و ثمره ازدواج ایشان علی آقا در سال 1395 به دنیا آمد. شهید حججی در تاریخ 18 ام مرداد 1396 در التنف سوریه به شهادت رسیدند.
کتاب «زیر تیغ» روایتی از روزهای زندگی شهید حججی است که توسط دوستان و اطرافیان با نگاههای گوناگون بیان شده است. شهیدی که با صلابت خود در ذهن بسیاری از ما نقش بسته است. این کتاب به قلم زیبای علی اکبری مزدآبادی نگاشته شده تا شیوه زندگانی ما را متحول کند.
خلاصه کتاب زیر تیغ
مطالب کتاب در شش فصل با عنوان “به روایت” فراهم آمده است:
پدر و مادر
همسر
دوستان
مدیر
هم رزمان
یادداشت ها
برشی از کتاب شهید حججی
در همان ابتدای کار، به این نتیجه رسیدم که نمیتوانیم روی بچههایی که علوم انسانی و معارف خوانده اند، زیاد حساب باز کنیم؛ چرا که بیشتر اینها به دلیل نوع رشته تحصیلی، خود را بالاتر از بقیه میدانستند؛ اما بچههای تجربی و ریاضی و فنی، خیلی جای کار داشتند؛ خصوصا بچههای فنی و محسن حججی جزء بچههای فنی بود. اینها بچههای زرنگ و اهل کار بودند؛ بچههایی تخس و شیطان و در عین حال مستعد.
محسن در اردوی راهیان نور در اتوبوسی بود که همه شر بودند. یک سری بچههای ریاضی و تجربی و فنی که همه اهل شوخی و بگو و بخند و مسخره بازی بودند. اسم خودشان را هم گذاشته بودند «تی تی ۵» به معنی اتوبوس شماره ۵. در طول سفر، این اتوبوس خیلی برای من اهمیت داشت و توجهم به آنها بیشتر از بقیه بود.
بعد از اردوی راهیان نور، محسن حججی و تعدادی دیگر به مؤسسه نیامدند. این روند ادامه داشت تا بعد از اردوی مشهد. وقتی بعضی از بچهها قید مؤسسه را میزدند، برای من سوال بود که چرا نمیآیند. برای اطمینان از کارخودمان، دوست داشتم دلیل نیامدن شان را بدانم. محسن همتیها را مأمور کردم برود دنبال شان بعد از پیگیریهایی که کرده بود، آمد و گفت: «چند نفر گفتن برمیگردیم، دو نفر ترک تحصیل کردن، چند نفر رفتن سرکار و…» از بین آنها نام محسن حججی را برد و گفت: «محسن رفیق فابریک خودمه . اون گفت دلیل نیومدنم، مسائل سیاسیه. مردم میگن اینا یه مشت سپاهی و پاسدارن که میخوان مخ ما را شست وشو بدن و…» و یک سری حرفهای دیگر.
محسن همتیها و شهید حججی با هم رفیق جینگ و داداش صیغهای بودند. به محسن همتیها گفتم: «توبیا یک کاری بکن! این رفیقتو بردار بیاراین جا تا من یه دوکلام باهاش صحبت کنم.»
در پشت جلد کتاب زیر تیغ می خوانیم:
خدایا؛ نمیدانم مرا بخشیدهای یا نه. هر بار که به گذشتهام فکر میکنم، تکتک گناهها و اشتباهات گذشتهام جلوی ذهنم مرور میشود و هر بار سرافکندهتر از قبل در درگاهت می شوم. خدایا! اعتراف میکنم گذشته خوبی نداشتهام. بنده ی خوبی برایت نبودهام. خیلیها مرا به چشم گنهکار میشناسند.
خرید کتاب زیر تیغ
برای خرید نسخه چاپی کتاب شهید حججی به سایت و اپلیکیشن فراکتاب مراجعه و از خواندن این کتاب لذت ببرید.