امتیاز
5 / 4.8
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
14,000
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
325,000
10%
292,500

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

کتاب دختران آفتاب به قلم امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند(نویسندگان کتاب) اگرچه یک داستان است، اما می‌توان آن را به عنوان تحقیقی روان شناختی، جامعه شناختی، فرهنگی و دینی درباره زنان شناخت. رمان دختران آفتاب، تلاش دارد زن و منزلت و شخصیت و هویت او را به خودش، مَردَش، جامعه اش، تاریخ گذشته و سرنوشت آینده اش بشناساند. درست همان گونه که هست و همان گونه که باید باشد.
به همین ترتیب است که او را از طفیلی مرد بودن رهانیده و نشان می‌دهد که با وجود زن بودن، از هیچ یک از کمالات و مراتب انسانی کم ندارد.

معرفی رمان دختران آفتاب

کسی که با کتاب دختران آفتاب همراه می شود، به سرمنزل تفکری می رسد که انسان را می بیند و اعتبار می بخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد!
تفکری که حجاب و غبار شبهه ها، تلالو انوار بی بدیلش را کورسویی خواسته است و چون این غبار، برای همسفران دختران آفتاب فرو می نشیند؛ تلالو آن انوار، آن ها را به خانواده و اجتماع می برد.

کتاب دختران آفتاب، شرافت مادری را در خانواده ای که پایه و اساسش انسان سازی است را به او یادآوری می کند و نقش های اجتماعی و لوازم آن چون روابط زن و مرد، پوشش و حجاب، حیا و غیرت را توضیح می دهد.
سرمنزل مقصود دختران آفتاب، دامان پرمهر و محبت مادری است که سرچشمه همه نیکی هاست. مادری که فاطمه خوبی هاست و زهره روشنایی ها. این کتاب از معدود داستان هایی است که بیش از یک نویسنده دارد و سبب آن هم چند جنبه ای بودن محتوای آن است.

کتاب دختران آفتاب

درباره کتاب دختران آفتاب

کتاب «دختر آفتاب» با استفاده از سبک «داستان‌-مقاله» به بررسی، نقد، رد و اثبات مؤلفه‌ها، مباحث و شبهات حوزه‌ی زن، خانواده و جامعه می‌پردازد و می‌توان گفت از موفقیت زیادی در این زمینه برخوردار است.
مباحث در حین برگزاری یک اردوی ده‌روزه‌ی دخترانه‌ی دانشجویی از دانشگاه تهران اتفاق می‌افتد که به‌قصد زیارت امام رضا علیه‌السلام راهی مشهد شده‌اند.

به مناسبت‌های مختلف و اتفاقاتی که می‌افتد، موضوعات مطرح و بررسی می‌شوند و به نتیجه می‌انجامند. راوی داستان دختری است به نام مریم که به‌دلیل بی‌توجهی مادر به محیط خانه در اثر توجه شدیدش به کار در بیرون از منزل و ایجاد گسست خانوادگی، دچار روحی رنجور و ناآرام شده است و تصمیم می‌گیرد برای تنبیه والدینش هم که شده، چند روزی آن‌ها را بی‌خبر رها کند.

به ذهنش می‌رسد که فرار کند، اما خوب که فکر می‌کند می‌فهمد آدم این کار نیست. در همین موقع، یاد اطلاعیه‌ی اردوی زیارتی دانشگاه می‌افتد و بدون معطلی ساک مختصری آماده می‌کند و خود را به جمع زائرین می‌رساند.
فاطمه که یکی از مسئولین برگزارکننده‌ی اردوست، با اخلاق خوش و آرامش و با وجود فقدان صندلی خالی، موجبات هم‌سفر شدن مریم با آن‌ها را فراهم می‌کند.

او در طی سفر با همدلی و همراهی که با احساس بچه‌ها دارد، از بروز جدل و درگیری‌های لفظی بین آن‌ها جلوگیری می‌کند و با استفاده از مطالب مرجع و مستند، به بحث‌ها جهت مثبت می‌دهد.
خواننده این کتاب در حین خواندن داستان با موضوعاتی مثل: کنوانسیون زنان، نقش زن در غرب، مساله فمینیسم و جنبش زنان، نقش زن در اسلام و مساله قضاوت و حاکمیت زن و ... درگیر می شود.

تقریظ رهبری بر کتاب

متن تقریظ رهبری بر کتاب دختران آفتاب در عصر 21 مهر 1394 در اولین همایش «حیات طیبه؛ پاسداشت ادبیات هنر و ادبیات انقلاب اسلامی» رونمایی شد.

بخشی از متن کتاب

خط سیر نگاهش رو که مادر ختم می شد، دنبال کردم. مادر کمی صدایش را پایینتر آورده بود. اگر همه جوونیم روبه پات گذاشتم، هر چی گفتی گوش کردم و دم بر نیاوردم. فقط و فقط به خاطر شکوفه بود.
گفتی نرو سرکار، گفتم چشم! گفتی از بابا و مامانم دست بکشم، گفتم، چشم!با نداری هات، با بد اخلاقی هات ساختم، فقط به خاطر این که دخترم بی مادر نشه! کارگردان فریاد کشید: کات...!اکی!

سپس از زیر سایبانی که آن سوی خیابان نصب شده بود، بیرون آمد و دستانش رابه سمت همه بازیگر ها، فیلمبردارها و صدابردارها بلند کرد: خسته نباشین، مرسی!... ده دقیقه استراحت کنین. مادر نفسی کشید و برای جمعیت که برایش کف می زدند، دستی تکان داد.
آقای بابایی هم با خستگی دستی به مو هایش کشید و نفسش را با پوف محکمی بیرون داد. مادر به سمت صندلی های کنار پیاده رو رفت و با خستگی روی یکی از آن ها رها شد.

خواستم به سمتش بروم که صدای دختر کناری ام، مانع شد. مرسی! مرسی مستانه جان«زن»، «مادر»، «انسان»، همه چیز یعنی تو! نمونه و الگوی یه مادر خوب و زن موفق! بعد با اشتیاق رو به من کرد و پرسید: قشنگه، نه؟ سوالش غافلگیرم کرد.
برای جند لحظه ای نتوانستم جوابی بدهم. اما او همچنان منتظر جواب من بود. پس با تردید و من من کنان گفتم: فیلمی رو می گی که دارن می سازن؟ از اشتباه من، لبخند کمرنگی روی لب هایش رنگ گرفت و گفت: نه! فیلم رو که نمی گم. هنرپیشه اولش رو می گم. مستانه مظفری!

کمی صبر کردم و بعد پرسیدم: می شناسیش؟ رویش را به سمت جایی که مادر نشسته بود، برگرداند و با غرور خاصی پاسخ داد: معلومه که می شناسمش. عشقمه! امیدمه! سال هاس که باهاش آشنام.
اصلا مگه کسی هم هست که اونو نشناسه! یاد حرف پدر افتادم که می گفت:«مدتهاست دیگه مادر رو نمی شناسه.» اما تعجبم بیشتر از ادعای دختری بود که می گفت سال هاست با مادر آشناست، اما من نمی شناختمش.

خلاصه کتاب دختران آفتاب

مریم راوی داستان این کتاب است و در ابتدا به صحنه‌ای می‌رود که مادرش قهرمان آن است. مادر مریم یک بازیگر معروف است که بیشتر نقش‌های مادرانه را بازیگری می‌کند اما در خانه خود نقش ذاتی‌اش را به خوبی ایفا نمی‌کند. مریم تصمیم می‌گیرد به یک اردوی دخترانه به مقصد مشهد برود. در این اردو گرداندگان اردو بحثی چالشی درباره زن را راه می‌اندازند که افکار و احساسات شرکت کنندگان در اردو و مریم را به شدت درگیر می‌کند. در سیر این گفتگوها مطالب ارزشمندی در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد که درونمایه اصلی این رمان روانشناسانه را تشکیل می‌دهد.

در این گفتگوها دختری به نام فاطمه همیشه خط دهنده و پیروز چالش‌هاست و کم کم در دل مریم و سایرین جا می‌گیرد و در اصل قهرمان این رمان اوست. انتهای این داستان با واقعه‌ای تلخ و غافلگیرانه برای فاطمه به پایان می‌رسد. واقعه‌ای که بر جذابیت داستان می‌افزاید و بر خلاف داستان که ساخته و پرداخته ذهن نویسندگان توانمند این رمان است یک اتفاق حقیقی است.

دانلود کتاب دختران آفتاب

برای دانلود و خرید نسخه الکترونیک(pdf) کتاب دختران آفتاب می‌توانید از طریق نرم افزار و فروشگاه اینترنتی فراکتاب اقدام کنید.

دانلود کتاب دختران آفتاب مشخصات رمان دختران آفتاب در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: سروش
نویسنده: دکتر امیرحسین بانکی پور، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
تعداد صفحه: 532
موضوع: رمان روانشناسانه
قالب: الکترونیک و چاپی

 

صفحات کتاب :
532
کنگره :
‏‫‬‭PIR7963‭‬
دیویی :
‏‫‭8‮فا‬3/62‬‬
کتابشناسی ملی :
6223297
شابک :
978-964-12-0453-4
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه دختران آفتاب