کتاب فرهنگ و زندگی روزمره اثر دیوید انگلیس استاد دانشگاه منچستر است. جامعه شناسی، مطالعه جامعه و روابط اجتماعی است و فهم معانی عمیق در زندگی روزمره، نیازمند درکی جامعه شناختی از زمینه هایی اجتماعی است که در آن انواع متفاوت تجارب روزمره رخ می دهد. فهم جامعه شناسانه اغلب در جست وجوی فراتر رفتن از سطح تفاسیر و چشم اندازهای افراد خاص برای رسیدن به جنبه های عمیق تر و پنهان تر سازمان و ساختار اجتماعی است. حاصل همه اینها برای فهم زندگی روزمره این است.نه تنها موفقیت اجتماعی یک فرد بلکه شرایط فرهنگی اجتماعی ای که فرد درون آن عمل می کند نیز فعالیت های روزمره او را سامان می دهند.
انگلیس در این اثر می کوشد تعریفی گسترده از فرهنگ داشته باشد تا بتواند آن را در بطن زندگی روزمره مدرن بررسی کند. این کتاب با ذکر مثال هایی از زندگی روزمره مانند شیوه های عشق ورزی و ازدواج و حالات و حرکات بدن و... نشان می دهد که چگونه از خلال همین کنش ها، شیوه های مصرف کالا و حتی شیوه های ساماندهی اوقات فراغت و سبک های تفریحی و ساختارهای کلان تری همچون مناسبات طبقات اجتماعی شکل می گیرند.
او با توجه به فرهنگ جهانی شدن در این کتاب نشان می دهد که فرهنگ ها همیشه در طول تاریخ باهم مراوده داشته اند و آنچه در بطن فرهنگ مدرن معمولا براساس مرزبندی های مبتنی بر دولت -ملت های مدرن، اصیل پنداشته می شود، ریشه هایی کاملاً چندفرهنگی دارد که در قرون اخیر، به علت بالا رفتن تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، چنین آمیختگی هایی به شدت افزایش یافته است.
ایده اصلی در این کتاب این است که افراد مختلف، شیوههای متمایزی از زندگی روزمره را در پیش میگیرند. این شیوههای متمایز و متفاوت از امور معمولی و فعالیتهای روزمره که افراد به آن اشتغال دارند، تا اندازة زیادی به زندگی اجتماعی آنان بستگی دارد. بهواقع مهمترین چیز برای فهمیدن این امر که چگونه زندگی روزمره ساخت مییابد، نیازمند فهم این امر است که جامعهای که افراد در آن زندگی میکنند، چگونه سازمان و ساخت مییابد. واضح است اگر بخواهیم زندگی روزمره را ورای توجه به آن بهمثابه مجموعهای از فعالیتهای کسلکننده و معمولی فهم کنیم، باید بفهمیم که چگونه ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کلانتر زندگی روزمره افراد در رابطه با همین فعالیتهای کسلکننده شکل میگیرد.
از سوی دیگر نمیتوانیم بفهمیم که یک جامعه یا بخشی از آن چگونه کار میکنند مگر اینکه آنچه را برای گروههای مختلف در زندگی روزمره رخ میدهد، درک کنیم. جامعهشناسی، مطالعه جامعه و روابط اجتماعی است و فهم معانی عمیق در زندگی روزمره، نیازمند درکی جامعهشناختی از زمینههایی اجتماعی است که در آن انواع متفاوت تجارب روزمره رخ میدهد. فهم جامعهشناسانه اغلب در جستوجوی فراتر رفتن از سطح تفاسیر و چشماندازهای افراد خاص برای رسیدن به جنبههای عمیقتر و پنهانتر سازمان و ساختار اجتماعی است. حاصل همه اینها برای فهم زندگی روزمره این است که نهتنها موفقیت اجتماعی یک فرد بلکه شرایط فرهنگی ـ اجتماعی که درون آن عمل میکنند نیز فعالیتهای روزمره فرد را ساختار میدهد. بههرصورت رویکرد زندگی روزمره رویکرد نسبتاً جدیدی در جامعهشناسی است و بیش از چند دهه از عمر آن نمیگذرد و هنوز هم نیازمند مطالعه و توجه بیشتر است. به نظر میرسد این رویکرد هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.