کتاب تمرین نیروی حال اثر اکهارت توله توسط فاطمه اکبری ترجمه و در انتشارات آلاچیق کتاب منتشر شده است.
اکهارت تله در کتابی تحت عنوان «نیروی حال»درباره این موضوع سخن گفته است که چگونه خود را از اسارت ذهن رها کنیم. دیدگاه او فراتر از هر دیدگاهی است. در کتاب «نیروی حال» هدف آن است که بتوان در زندگی روزمره به حالت آگاهی روشنبینانه رسید و آن را حفظ کرد. از آن زمان تاکنون، این کتاب تأثیر چشمگیری بر مردم داشته و مورد اقبال واقع شده است.
این کتاب به پانزده زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است؛ هر روز خوانندگان از گوشه و کنار این کرۀ خاکی اذعان میکردند که به کارگیری آموزههای کتاب، زندگیشان را تغییر داده است. بسیاری از خوانندگان در نامههایشان نوشته بودند که ای کاش آموزههای کتاب «نیروی حال» طوری بود که میتوانستند آنها را هر روز به طور عملی به کار بگیرند.
همین باعث شد تا کتاب «تمرین نیروی حال» به نگارش دربیاید. در این کتاب، علاوه بر تمرینها، بخشهایی از کتاب نیروی حال هم آورده شده است تا بعضی از تدابیر و ایدههای آن کتاب یادآوری شود. این ایدهها را میتوان اصول اساسی دانست و در زندگی روزمره به کار بست. کتاب «تمرین نیروی حال» با آموزش مراقبه و روشهایی ساده به خوانندگان یاد میدهد که چگونه افکار خود را آرام کنند. جهان را در لحظه حال ببینند و مسیر درست خوشبختی را پیدا کنند.
خبر خوب اینکه میتوانید خود را از بند ذهن رها کنید؛ این تنها رهایی حقیقی ا ست. همین حالا میتوانید قدم اول را بردارید. هرچه میتوانید به آوایهای درون سرتان گوش فرا دهید؛ به هر الگوی تکراری توجه ویژهای نشان دهید. به آن نوارهای صوتی قدیمی که شاید چندین سال است در سرتان پخش میشوند، گوش کنید.
منظورم از «تماشاگر فکرکننده» همین است؛ به بیان دیگر، به صدای درون سرتان گوش دهید و مانند یک شاهد در آنجا حی و حاضر باشید. به صدای ذهن خود منصفانه گوش بسپارید؛ یعنی آنچه را میشنوید قضاوت یا محکوم نکنید. قضاوت صدای ذهن، یعنی آن صدا دوباره از در پشتی وارد شده است. خیلی زود متوجه می شوید: صدا هست و من هم اینجا هستم که به آن گوش بدهم و نگاهش کنم. موضوعاتی نظیر «من» فهمیدم و درک حضور خود، موضوعاتی نیستند که از قبل به آن فکر کرده باشید، بلکه آگاهیای است که از ورای ذهن بر میآید. هنگامی که به افکار گوش میدهید، نه تنها از آن مطلعید، بلکه به منزلۀ شاهد آن افکار، از وجود خود نیز باخبرید. بدین ترتیب، بُعد جدیدی از آگاهی آشکار میشود.
با گوش سپردن به افکارتان، حضور آگاهی را احساس میکنید؛ گویی خود عمیقتر را در پس افکارتان مییابید. ذهن، قدرت تسلط بر شما را از دست میدهد و یک باره فروکش میکند؛ زیرا دیگر با همانندسازی خود با ذهن، آن را تحریک نمیکنید. این، قدم اول برای پایان دادن به افکار وسواسی و اجباری ا ست.