امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (PDF)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 165,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب نجم ثاقب

کتاب نجم ثاقب به شرح حال و زندگی نامه امام مهدی (عج) پرداخته است و از آن دست کتاب هایی است که خواننده را متحیر می کند از حضور وجود مبارک امام مهربانی ها، در این کتاب با سند و روایات از ملاقات هایی گفته می شود، که امام زمان (عج) با بعضی افراد داشتند و آن ها را مورد الطاف خود قرار داده اند.

میرزا حسین نوری طبرسی در کتاب نجم ثاقب برای اینکه بتواند حق مطلب را ادا کرده باشد کتاب را در دوازده باب به نگارش درآورده است.

گزیده کتاب نجم ثاقب

 نافله‌ی شب را به جای آوردم و به انتظار طلوع فجر نشستم که نا گاه داخل شد بر من، سیدی که می شناختم او را به صلاح و تقوا که از سادات آ ن قریه بود. پس سلام کرد و نشست. آن گاه گفت: "یا مولانا! دیروز مهمان اهل قریه ی حمزه شدی و او را زیارت نکردی؟"

گفتم: آری.

گفت: "چرا؟"

گفتم: زیرا من زیارت نمی کنم، آن را که نمی شناسم و حمزه پسر حضرت کاظم مدفون است در ری". پس گفت: " ربّ مشهور لا اصل له. بسا چیز ها که شهرت کرده و اصلی ندارند و آن قبر حمزه پسر موسی کاظم (ع) نیست، هر چند چنین مشهور شده. بلکه آن قبر ابی یعلی حمزة بن قاسم علوی عباسی است. یکی از علمای اجازه و اهل حدیث و او را اهل رجال ذکر کرده اند در کتب خود و او را ثنا کردند به علم و ورع". پس در نفس خود گفتم: این از عوام سادات است و از اهل اطلاع بر علم رجال و حدیث نیست. پس شاید این کلام را اخذ نموده از بعضی از علما. آفتاب طلوع کرد، اهل قریه به دیدن من آمدند و در ایشان بود آن سید. پس گفتم: پیش از فجر نزد من آمدی و خبر دادی از قبر حمزه که او ابو یعلی حمزة بن قاسم علوی است. پس تو آن را از کجا گفتی و از کی آن را اخذ نمودی؟ پس گفت: ولله! من نیامده بودم نزد تو، من شب گذشته در بیرون قریه بیتوته کرده بودم، در جایی که نام آن را برد و قدوم تو را شنیدم. پس در این روز آمدم به جهت زیارت تو. پس به اهل آن قریه گفتم: الآن لازم شده مرا که برگردم به جهت زیارت حمزه. پس من شکی ندارم در این که شخصی را که دیدم، او صاحب الامر (ع) بود.

صفحات کتاب :
624
کنگره :
۱۳۸۴ ۳ن۹ن‌/BP۵۱‏‫‬‭‭
دیویی :
‏‫‬‭‬‭۲۹۷/۹۵۹
کتابشناسی ملی :
‏‫‭۷۷۲۱۸۳
شابک :
978-964-973-363-0
سال نشر :
1384

کتاب های مشابه نجم ثاقب (جلد دوم)